روزهای تعطیل گالری: ندارد
فضایی نیمه تاریک ، مکانی نا معلوم در عمق یک خواب .
مردی که انسان است ، سرش را روی میز خم کرده .
در اتاقی دیگر شات د پاپ آف در تاریخی نا مشخص زاده می شود .
صحنه انگار روزهاست که چیده شده : من ، میز ، قاشق ، چنگال و بشقاب . داخل بشقاب برایم رنگ ریخته اند . آماده میشوم ، به میز نگاه می کنم . قاشق در رنگ فرو رفته ، میبرمش به سمت . . . دهان !
دهان ندارم !
همه چیز برای مصرف آماده است اما دهان ندارم ! شاید دهان نداریم . . . دهان نداریم !
تنها نگاه . . . ترسیده ام ، دهان نداریم . بیمار هم که باشم باید دارو مصرف کنم ، اما دهان . . .
بیماری . . . پاپیولار .
پاپ ، در لغتنامه ای نوشته مصرف شدید از روی علاقه ، محبوبیت و جنون . آف ، تمام شدن انسان و چرخش از تولید کننده به الگوی مصرف .
من . . . همه . . . تو . . . اما تنها . خیره بدون دهان . . .
صحنه چیده شده ، نمی دانم از کی شروع شد .
همه چیز برای مصرف آماده است . . .
افتتاحیه: ساعت ۱۷ الی ۲۲
منبع: سایت گالریاینفو