دلم نمی خواهد احساساتی شوم ..اما عادت ندارم بابت هدیه ای که می گیرم تشکر نکنم به خصوص اینکه این هدیه در شب تولدم به من داده شده باشد.
بازی حمیدرضا آذرنگ در نقش ویلی لومان منقلبم کرد ، البته نمیدانم چه اندازه روحیه ی این روزهایم در این تاثیرپذیری موثر بوده اما مطمینم این بازی از بهترین بازی های سالهای اخیر نمایش هایی که دیدم ، بود. روحم بارید و سبک شدم.
تاتر مهربان است...تاتر بیشتر اوقات دوستدارانش را در پناه میگیرد و از بهترین یارها است ..دوستی است که فراموش ات نمی کند و دوستت دارد..بخشنده است و ذهن را درخشان میکند.....میتواند به یادماندنی ترین جشن ها را برایت ترتیب دهد هرچند که در آن خبری از پایکوبی نباشد اما روح ات را آرام می کند. با دل غمگین همراه است و تسکین و آرامشی است بر آن.
**
راستش اعتراف می کنم قبل از تماشای نمایش گفتم اگر قرار شد راجب نمایش بنویسم از این گلایه کنم که بعد از این همه وعده و وعید وتعویق و تعویض ، نبود اکبر زنجانپور با آن هیبت و صدایش در این نقش فقدانی است بر ای اجرای این نمایش در ایران......یا خرده بگیرم به انتخاب نسیم ادبی به عنوان یکی از بهترین های تاتر امروز در نقش مادری که فرزندانش تقریبا همسن خود واقعی اش هستند حال آنکه درخشش او را در نقش های برجسته ای چون هدا گابلر که قبلا بر صحنه آفریده انتظار داریم!
اما آذرنگ ، اما و اگر هایم را بر هم زد ...بازی او خیلی دوست داشتنی بود. .حالا فکر می کنم نقشی که پیام دهکردی
... دیدن ادامه ››
عزیز با آن صدا و جسم چندسال پیش بسیار استادانه بازی کرده ، ویلی لومان نبوده !!
از نادر برهانی مرند و تیم کوشا و حرفه ایشان و محمدرضا ی ایمانیان گرانمایه بابت خبرهای لحظه به لحظه این با شکوهی تشکر میکنم.