من چهارشنبه گذشته این نمایش رو دیدم و هنوز از حال و هواش بیرون نیومدم .وقتی که نرگس خاتون از سعید تعریف میکرد از غذا خوردنش,از خرید کردن ونحوه چیدن اونها تو انبار ,سیگار کشیدنش ,از علاقش ب امیر رضا ,از شباهت امیر رضا ب باباش ,حتی از عرق گیر رکابی سعید که آویزان مونده بود ,,,,,,,عشق و مهر محبت تو تالار موج میزد. این علاقه رو بعد از گذشت سی سال از چشم های خیس از اشک و صدای پر از حسرت با اون لهجه شیرین شیرازی و حتی حرکات دست های نرگس خاتون با تمام وجود میشد حس کرد . عشقی که آرزوی داشتنش رو اون شب در صحنه جادویی تاتر بر دل تک تک مخاطبانش گذاشت !چه کرد با ما خانم کردا با دنیایی از عشق و احساس توی اون شب فراموش نشدنی .امیدوارم تمام بینندهای این نمایش بی نظیر چنین لذتی رو تجربه کنند .