مستند«سفر سهراب» حتی با در نظر گرفتن تعریف کلاسیک سینمای مستند -از منظر گریرسون که مستند را “تفسیر خلاقانهی واقعیت” میدانست- در قالب یک فیلم مستند قابل تأویل و تبیین نیست بلکه در شکل فعلی مقالهای ویدئویی در توصیف و تشریح چگونگی ساخت، و گاهی تحلیلِ نماها یا سکانسهایی از دو فیلم “یک اتفاق ساده” و “طبیعت بیجان” سهراب شهید ثالث به شمار میرود؛کاری که جاناتان رُزنبام درنهایت مهارت و چیرهدستی در ویدئوهای کوتاهی که دربارهی فیلمسازان مختلف و فیلمهایشان تهیه میکند به نمایش میگذارد.اگر فیلم را از این زاویه بنگریم،یک سوم پایانی-بعد از جایی که دو فیلم شهید ثالث موفق به دریافت جوایز متعدد بینالمللی ازجمله خرس نقرهای برلین برای «طبیعت بیجان» میشوند- کارکرد چندانی به جز طولانیتر کردن فیلم ندارد و گویا از اینجا به بعد فیلم جدیدی آغاز میشود که قرار است به علل و عوامل “سفر” سهراب بپردازد اما این بخش به همان دلیلی که در ابتدا اشاره کردم از ساختار فیلم بیرون میزند و از یک سو فاقد نکتهی تازهای برای مخاطبان آشنا با (و نه الزاما علاقهمند به) سینمای متفاوت شهیدثالث است (خصوصا برای افرادی که کتاب گردآوریشده توسط علی دهباشی دربارهی فیلمساز یا سایر منابع مکتوب را هم مطالعه کرده باشند) و از سوی دیگر به جز چند اشاره،مواد و مصالح کافی برای شناخت اولیهی این کارگردان مسلما منحصربهفرد را برای تماشاگر عام(منظورم مخاطب غریبه با دنیای فیلمسازی شهیدثالث است) ارائه نمیکند و از همینجا است که معتقدم این مستند با هدف جلب توجه حلقهی محدود گروه اول ساخته شده است.بنابراین شاید بهتر بود کارگردان تمرکز اصلی خود را بر همان مقالهی ویدئویی که اشاره شد حفظ میکرد و قبل از نمایش عمومی فیلم در مونتاژ آن تجدیدنظری اساسی اِعمال مینمود و به جای این که فیلم را دوپاره و دو بار تمام کند، با اینترکات تصاویر آرشیوی جذاب از دو مصاحبهی شهیدثالث در سایر نماهای فیلم،حداقل مستند روانتر و یکدستتری؛ فقط دربارهی دو فیلم مشهور او میساخت.