نمایش فضای میان اجرا و بینندگان را با خشونتی بهجا از بین میبرَد، در فضایی عینی و فیزیکی فرو میرود، و دسترسی بیننده را به تاریکی ضروری برای
... دیدن ادامه ››
خیال، تاریکی غیاب، قطع میکند. نمایش وادارمان میکند که به شکل ابژکتیو، در نور پروژکتورها با آن مواجه شویم. خود اجرا نیز در کار واکاوی عینی موضوعش، تلاش میکند که نوعی بازنمایی از واقعیت حس خشونتبار سرکوب جنسیت و میل را از جوانب مختلف به دست دهد. درواقع شخصیتی که حضور تماشاگران و انتظار لذت حسی در آنان را به شکلی خشن به سخره میگیرد، و به شکلی آیرونیک در اجرا سرکوب و طرد میشود، بخش ضروری این اجراست. اجرا، که به شکلی مستقیم کمبود دانش در زمینهٔ جنسیت و روابط جنسی را به پرسش میکشد، شاید عواطف ما را درگیر نکند، اما قطعاً تکاندهنده است.