ــ آن چپگرایانی که از جوکر ضربه میخورند، چپهای فوکویاما هستند؛ آنهایی که فکر میکنند نظم لیبرال-دموکرات بهترین نظم ممکن است و ما فقط باید آن را مداراگرتر کنیم. از این جهت، امروز هر کس برای خودش سوسیالیست است. بیل گیتس هم میگوید خودش را متعلق به سوسیالیسم میداند، مارک زاکربرگ هم. درس جوکر آن است که تغییرات رادیکالتری نیاز هست، که این هم کافی نیست و این همان چیزی است که آن چپگرایان دموکراتیک نسبت به آن آگاه نیستند. نارضایتی در حال رشد امروز یک امر جدی است. سیستم نمیتواند با اصلاحات تدریجی مثل مداراگری بیشتر یا طرح مراقبت درمان2 (اشاره به طرح شکستخورده Healthcare اوباما و سپس ترامپ) از پسش برآید. نشانههایی از نیاز به تغییرات بنیادینتر به چشم میخورد. مشکل اصلی این است که آیا آماده تجربه کردن حقیقی ناامیدی از موقعیتمان هستیم یا خیر؟ همانطور که جوکر خودش در لحظهای مشخص از فیلم میگوید: «من میخندم چون چیزی برای از دست دادن ندارم، من هیچکس نیستم».
در اینجا همچنین اسم بازی هوشمندانهای وجود دارد. نام خانوادگی واقعی جوکر، «فلک» است. در آلمانی فلک به معنای لکه است، یک لکه نامفهوم. مثل خطای دید. لازم است که نگاهی جدید بیندازیم تا یک نمای جدید ببینیم. من به هیچ یک از آن منتقدان چپگرا که از ظرفیت ــ چنین لکهای ــ وحشت دارند اعتماد ندارم. همانگونه که مایکل مور به زیبایی تمام به آنها کنایه میزند: «شما از خشونت در اینجا (در جهان فیلم) وحشت دارید نه خشونت در زندگی روزمرهمان. شوکه شدن با خشونت تشریحشده در این فیلم فقط نوعی فرار از خشونت واقعی است.»
#اسلاوی_ژیژک
#جوکر