در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | جلیل علیزاده درباره نمایش زنانی با چمدان های پر از شکلات: با سلام و خسته نباشید به عوامل کار در هر اثر هنری، می‌توان از دو منظر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:22:44
با سلام و خسته نباشید به عوامل کار در هر اثر هنری، می‌توان از دو منظر اجرا رو بررسی کرد؛ فرم و محتوا
در این اجرا، فرم‌ یعنی دکور و به طور کلی میزانسن اثر و اجرای خانوم دانشیار از لحاظ نحوه اکت و اجرا واقعا قابل قبول بود و شخصا روی من تاثیر گذاشت.
اما از لحاظ محتوا واقعا با یک اثر ضعیف یا حتی فوق ضعیف روبه‌رو بودیم. وقتی ما از یک سری پدیده واقع‌گرایانه مثل جنگ در نمایشنامه و اجرای خودمون استفاده می‌کنیم، این یعنی باید مطابق قوانین بازی اون زمین‌ها کار رو ببریم جلو تا بتونیم تاثیرگذاری داشته باشیم و گرنه مخاطب احساس میکنه با یک اثر خیالی روبه‌رو هستش و اونقدرا تاثیرگذاری نداره. چند مورد از نمونه‌های غیر واقعی بودن فضا؛
کدوم ارتش‌ها در سطح جهان هستند که غالب افرادشون رو خانوم تشکیل بدن؟
آیا امکان داره خانومی که باردار در اون دوران در ارتش فعالیت کنه؟
آیا امکان داره خانومی که در ماه آخر بارداری هستش به ماموریت جنگی اونم در خاک دشمن فرستاده بشه؟
آیا اساسا اون حجم از صدای تیراندازی، شلیک و به‌طور کلی شرایط سخت جنگی برای فردی که در ماه نهم بارداری هستش باعث نمیشه، بچه‌ش بیفته؟
آیا ... دیدن ادامه ›› اساسا نویسنده با فرایند زایمان طبیعی آشنا هستش؟ آیا ممکنه یک نفر بدون هیچ‌گونه شرایط بهداشتی و در حالی که دشمن حمله کرده و دوستانش هم حتی دیگه نیستن، بتونه تنهایی بچه‌ش رو به دنیا بیاره و بیماری‌های عفونی باعث نشه در لحظه خودش و بچه جونشون رو از دست بدن؟
و ...

تمام این موارد که نکات بدیهی هستن و در اثر رعایت نشه، باعث میشه اثرگذاری کار به شدت بیاد پایین و آدم احساس کنه با یک اثری فراتر از افسانه روبه‌رو هستش.
در آخر کیفیت سالن استاد مشایخی به شدت پایین بود، هیچ‌گونه پروتکل بهداشتی رعایت نمیشد و از بد حادثه حتی یک تعدادی از دوستان هم که تئاتر اومده بودن، متوجه نبودند که باید سکوت رو رعایت کنند و در صف اول نشسته بودن و مدام ۵ ۶ نفری حرف میزدند یا با گوشی کار می‌کردند که نور گوشی نفرات پشتی رو اذیت می‌کرد. متاسفانه دوستان از هنری بودن فقط مو بلند کردن و سیبیل نیچه‌ای گذاشتن و بهمن باریک :) کشیدن رو یاد گرفتند.
امیدوارم تجربیات بعدیم از فضای تئاتر ایران بهتر باشه و این اندک امیدواریم رو هم نسبت به جامعه تئاتر از دست ندم.
وقت شما بخیر جناب علیزاده، از این که تماشای نمایش در سالن مشایخی تجربه مطلوبی را برای شما به جا نگذاشته متاسفیم، امیدواریم مسولین این سالن به فکر بهبود شرایط باشن.
در خصوص اثری که مشاهده کردید ما با نمایشی سیال ذهن و اثری غیر رئال مواجهیم. کارکتر اصلی این اثر در رویای خود در حال مرور خاطرات اشفته ای است که پیشتر، سپری کرده است. در این گونه نمایشی وقایع مطابق با روال عادی زمان سپری نمی شود، و ما شخصیت را، غوطه ور در لحظات مختلف و جغرافیای مختلفی میبینیم که با ما مرور میکند. لذا جهانی که شما در این اثر مشاهده کردید نه جهانی رئالیستی و مطابق با منطق واقع گرایی ما بلکه جهانی ساخته ذهن شخصیت اصلی داستان است که گاهی تداعی آسایشگاه، گاهی تداعی میدان جنگ، گاهی نیزار، گاهی خانه و گاهی تداعی گر آشفتگی جنگ است. طبیعتا نگاه و نقد و تحلیل واقع گرا و رئالیستی به اثری که ارتباطی با این سبک ندارد، به جا و منطقی و منصفانه به نظر نمیرسد. با این تفاسیر، نکته بینی و توجه شما و بازخورد شما برای ما ارزشمند است و از این بابت سپاسگزار شماییم.
۱۳ آذر ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید