داستان با ریتم سریع و بدون دیالوگ اضافه مخاطب رو با خودش همراه میکرد. شوخیهای به جا، با طنازی بازیگران جون میگرفتند و راضی کننده بودند. با همه
... دیدن ادامه ››
این اوصاف اما جنس دغدغه این نمایش برای من ملموس نبود؛ زنان علیه زنان؟ زنان پشتوانه زنان؟ یا صرفا قرار بود سیر افول و صعود دوستی سه زن و دغدغههای کوچیک و بزرگشون رو شاهد باشیم؟
بعنوان یک زن با بخش اول و همون چیت چتهای زنانه بیشتر همراه شدم تا بخشی که شخصیتها مدام تصمیمات و اشتباهات زندگی شخصیشون رو گردن هم میانداختند و برای هم خط و نشون میکشیدند. برای من اصلا ملموس نیست که کسی فقط بخاطر خواهش رفیقش با افرادی ازدواج کنه و خب این درونمایه اصلی داستان بود و همه داستان حول محور این اتفاق میچرخید، به نحوی که مدام به این فکر میافتادم که آیا هدف اینه که بگیم سطح تفکرات سه زن که به نظر میرسید نمایندههایی از اقشار مختلف زنان در جامعهاند همینقدر متکی به نظر دیگران، سطحی و سادهلوحانهست؟
بنابراین بخاطر بعضی باگهای اینچنینی از اواسط بخش دوم دیگه نتونستم با داستان ارتباط عمیقی بگیرم. اما نمایش، ورای محتوا و دغدغه، سرگرم کننده بود و تونست من رو تا آخر با خودش همراه کنه.
(البته که لزوما هر محتوایی قرار نیست دغدغهمند باشه، مگه چند درصد محتوایی که روزانه دریافت میکنیم، فیلمایی که میبینیم و… دغدغهمندانهست؟ اما خب توقع من رو از تماشای تئاتری که براش هزینه و انرژی صرف کرده بودم برآورده نکرد)
بازیها رو دوست داشتم و نمیتونم ایرادی بگیرم، تفاوت سنین رو که فاکتور بگیریم همه نقشها به بازیگرانشون نشسته بودند و روی صحنه میشد دید که خانمها ماکسیمم انرژیشون رو برای ایفای نقش صرف میکنند. حقیقتا دستمریزاد.
لباسها مناسب و موجه و صحنه متناسب اما ساده بود که البته پتانسیل سالن هم برای مانور دادن روی این مسئله در همین حد بود.
و در نهایت تقاضای همه هنرمندان و علاقمندان تئاتر اینه که کودکانتون رو به تماشای نمایشهای بزرگسال نبرید. دو پسر بچه کنار من نشسته بودند که علیرغم رفتار مسئولانهشون سن مناسبی برای تماشای برخی صحنههای خشونت آمیز و دعواها و محتوای جنایی و روان پریشانه بعضی قسمتها نداشتند.
با آرزوی موفقیت برای همه عوامل