در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | niloofar.Lotus درباره نمایش سقراط: درباره نمایش سقراط تناقض ابدی اخلاق و سیاست نویسنده: صمد چینی فروش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:35:55
درباره نمایش سقراط
تناقض ابدی اخلاق و سیاست

نویسنده: صمد چینی فروشان

نمی دانم موفقیت حمیدرضا نعیمی درنگارش و اجرای نمایش سقراط را به کدام یک از ویژگی های این اثر فراموش نشدنی نسبت بدهم. به موقعیت شناسی درست و انتخاب به موقع موضوع، قهرمان و دورانی که اکنون پرداختن به آن، به گواهی اوضاع آشفته جهان امروز، به یکی از ضرورت های همه جوامع تبدیل شده است؟ به مسائل انسانی عمیقی که این نمایش به ساده ترین و قابل فهم ترین شکل ممکن، در حوزه های اخلاق و سیاست، مطرح می کند؟ به دقت پژوهشگرانه او در تلخیص هدفمند روایت ها و آثارمکتوبی که طی حدود 5 قرن درمورد سقراط و دوران حیات او منتشر شده است؟ یا به انتخاب دقیق عناصر فرامتنی و اجرایی به گونه یی که میان نشانه های باستانی و عناصر روزآمد و مدرن، چنان تعادل ظریفی برقرار می شود که مخاطب، نه درسقراط بودن شخصیت محوری (فرهاد آییش)، با آن پوشش کلاسیک یونانی اش، تردید می ... دیدن ادامه ›› کند، نه از مشاهده افلاطون (ایوب آقاخانی) در آن پوشش مدرن و معاصرش شگفت زده می شود و نه از شنیدن برخی کنایات آشنا به شرایط امروز جامعه خود دستخوش هیجانات کاذب معمول درام ها و نمایش های عوامانه می شود.
مخاطب سقراط، متاثر از تاویل زیبایی شناسانه معاصر نعیمی از تکنیک فاصله گذاری برشتی، در هر دو حوزه متنی و اجرایی، هم لامپروکلس (مجیدنوروزی) را، با آن کلاه و توپ بسکتبالش، به عنوان پسرسقراط می پذیرد، هم سافو (کتانه افشاری نژاد)، زانتیه (بهنازنازی) و تئودوته (لادن مستوفی) را به عنوان زنان یونان باستان باور می کند، هم رقصنده های پاپ – با آن اجرای زیبا و خلاقه- را به عنوان رقصندگان یا نمایشگران یونانی عهد سقراط می پذیرد و هم بازیگر نمایش مده آ - با آن پوشش مدرن و رنگین- را به عنوان نمایشگر یونانی آمفی تئاترهای عهد باستان باور می کند.
در واقع، قراردادهای متنی و اجرایی نمایش سقراط، از منطق دراماتیک ویژه یی برخوردار هستند که تمامی قوای فکری و زیبایی شناختی مخاطب را در چنبره اقتدار و نفوذ خود می گیرند و به آن جهت می بخشند. منطق جاری بر صحنه نمایش، انبوه 500 نفره حاضر در تالار وحدت را از یک سو درهیات تماشاگر، به واکنش عقلانی و تفکر در قبال رویدادهای صحنه فرا می خواند و از سوی دیگر، در قامت هیات منصفه دادگاه محاکمه کننده سقراط، به همسویی کنایه آمیز با سرنوشت او متهم می کند و همین وضعیت دوگانه است که تالار وحدت را، در تمام طول اجرای نمایش، جز در موارد از پیش تعیین شده توسط کارگردان، به سکوتی دردناک و در عین حال لذت بخش وادار می سازد.
«سقراط برضرورت پیوند میان اخلاق وسیاست تاکید داشت وجدایی این دو را موجب فساد مدینه می دانست. او انسان را زیبا و زیبایی انسان را در گرو خودشناسی وتحمل دیگری ازطریق گفت وگو و درک متقابل می دانست.» «هدف سقراط از دیالکتیک و گفت وگو، فراهم کردن شرایط برای فرارفتن طرفین ازمرز های بسته و عادت شده خود بود.» «انسان، طی قرن ها، به خاطرجدایی اخلاق و سیاست، قربانیان بسیاری داده است و سقراط نیزبه همین دلیل توسط سیاست ورزان به مرگ محکوم می شود» و...
اینها شماری ازداده های تنیده در فرآیند درام و نمایش سقراط است که مستقیم و غیرمستقیم، بی هیچ تلاشی برای تظاهر و با حفظ فاصله از عواطف مخاطب مطرح می شوند و از آغاز تا انتهای نمایش، فکر و اندیشه تماشاگر را باخود درگیر می کنند. سکوت عمیق حاکم بر تالار، در تمام دقایق اجرا، گواه توانایی نمایش سقراط درانتقال همین مفاهیم به مخاطب خود است.

یک شروع تعیین کننده

دوخواننده، به شیوه گفت - آواز اپرایی، برای دقایقی، از فراز بالکن های جانبی صحنه تالار وحدت، قطعاتی از اشعار «سافو»، شاعره فقید و مشهور یونانی– به زبان لاتین - می خوانند. با این مقدمه آوایی زیبا، غیرمنتظره و تجربه نشده در تئاتر ایران است که صحنه سوررئالیستی خواب سقراط - که از زیباترین و تعیین کننده ترین صحنه های نمایش است- آغازمی شود: صحنه یی که در آن، مخاطب، با نام های بزرگی آشنا می شود که هریک نقشی مهم در تاریخ اندیشه غرب و جهان بشری داشته اند: کسانی چون تالس، فیثاغورث، هراکلیتوس، دموکریتوس، آناکساگوراس، آرکلائوس، سافو... صحنه یی که سرنوشت قهرمان نمایش را پیشگویی می کند.
اهمیت این صحنه درهمین ویژگی پیشگویانه آن است. صحنه یی که طی آن، با افشای سرنوشت نهایی قهرمان، نخستین و مهم ترین قرارداد نمایش با مخاطب منعقد می شود و راه بر هرگونه برخورد احساسی احتمالی او با رویدادهای نمایش مسدود می شود. این روند، درسرتاسرنمایش، از طریق یک داستان غیرخطی و اپیزودیک، درآمیزی نشانه های تاریخی ناهمخوان و متضاد (لباس هاس مدرن مردان، در کنار پوشش های یونانی یا شبه یونانی سقراط و سه زن محوری نمایش، رقص هیپ اپ گروه رقصندگان... .) و ایجاد فاصله میان واقعیت تاریخی زمان نمایش و زمان واقعی اجرا، پیش می رود و به همراه آن، خودآگاهی تماشاگر در جریان تماشا تقویت می شود. نمایش سقراط، نه درپی انگیزش احساسی مخاطب ازطریق بازنمود واقعیت بلکه درپی انگیزش تفکر ازطریق ایجاد تناقض درواقعیت های نمایشی است، قهرمان این نمایش، نه سقراط بلکه شخص مخاطب است. درمتن و اجرای نمایش سقراط، زنان، نقش مهمی در انتقال مفاهیم و تعمیق شناخت مخاطب از واقعیت های پیرامون خود ایفا می کنند. حمید رضا نعیمی، با قراردادن سه زن در فرآیند درام (سافو، زانتیه وتئودوته) و یک نام زنانه مشهور در ادبیات دراماتیک یونان و جهان (مده آ)، سعی دارد نقبی به واقعیت وضعیت زنان در جامعه معاصر بزند و در این کار نیز موفق است.
از نگاه سقراط نعیمی: دروغ و جهل مقدمه بی اخلاقی و آشفتگی در عرصه عمل و تزلزل ارزش ها در عرصه جامعه و سیاست است. به عقیده او، تنها راه اصلاح جامعه، خطاب قرار دادن مستقیم توده های مردم است نه شرکت در اجتماعات علمی یاحتی سیاسی. مردم را باید تک به تک خطاب قرارداد، باید فرد فرد جامعه را اصلاح کرد. انسانی که به دانایی و بینایی رسیده باشد به آزادی حقیقی دست می یابد.
اما این همه و بسیاری دیگر، با وجود پایان بندی تلخ و تراژیک نمایش، چنانچه گفته شد، نه در قالب یک درام کلاسیک داستان محور که بربستریک درام روایی، باساختاری اپیزودیک، زبانی شاعرانه، بیانی شوخ و طنزآمیز و در چشم اندازی معنادار و چشم نواز مطرح می شوند و انتخاب همین ویژگی های متنی و اجرایی هوشمندانه است که نمایش سقراط را به نمایشی دلنشین و آموزنده بدل می سازد. در میان سلسله اپیزودهای نمایش سقراط، چند میان پرده کمیک و در عین حال، پر از طنز تلخ نیز گنجانده شده است که اپیزود کوتاه ششم (حیات خانه تئودوته) یکی از آنهاست. این اپیزودها، در نمایش سقراط، همان کارکردی را دارند که موسیقی در آثار برشت. اما فراموش نشدنی ترین اپیزود نمایش، صحنه دادگاه سقراط است. صحنه یی که براساس گزارش مستند افلاطون از این دادگاه طراحی شده است. صحنه دادگاه نه تنها گویای حقانیت و مظلومیت انکارناپذیر سقراط است بلکه همچنین گویای عمق مثال زدنی آگاهی حمیدرضانعیمی نسبت به موضوع و شخصیتی است که نمایش خود را به نام گرامی او مزین کرده است.

سخن پایانی درباره اجرا

می دانیم که اصل اساسی هنرنمایش، بیان دراماتیک است و بیان دراماتیک درتئاتر، مفهومی فراتر از کاربرد کلام و زبان متن دارد. بیان دراماتیک در اجرای تئاتری به امکاناتی بسیار فراتر از داده های متنی مبتنی است که مبنای عمل صحنه یی قرار می گیرد. در حقیقت، (بیان) در اجرا، از نقش محوری تری نسبت به (زبان) برخوردار است. آنچه در شکست یا موفقیت یک اجرا دخالت دارد نحوه استفاده از عناصرفرامتنی در انتقال مفاهیم متن و کاربرد (زبان) متن است. (بیان) متکی برعمل است که خود به نحوه تبلور (زبان) در مجموعه سازوکارهای فرامتنی از قبیل عناصر مادی (دیداری و شنیداری و حرکتی) و عناصر معنوی (زیبایی شناسی) اجرا وابسته است. در نمایش سقراط، طراحی هوشمندانه صحنه (یک کتابخانه بزرگ و تعدادی سازه بلند میان تهی سفیدرنگ برای آمد و رفت بازیگران) وفضای همیشه خالی میانی صحنه (کار رضا مهدی زاده)، ساخت هنرمندانه و ابداع آمیز موسیقی (سیاوش لطفی)، بازی های کنترل شده و منطبق با درونمایه متن و اهداف ساختاری اجرا، طراحی و نورپردازی نرم و تنیده در ذات اثر (رضاحیدری) و طراحی حرکت و رقص های فرامدرن ناهمگون با زمان و مکان مورد نظر متن (محسن گودرزی)، طراحی لباس های متناقض (ادنا زینلیان) و بازی های به درستی هدایت شده... همان مجموعه سازوکارهای فرامتنی هستند که به فرارویی یک متن کلام محور، به یک اجرای چشمگیر در سقراط کمک شایانی کرده اند.

* عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ج. ا. ا

منبع: روزنامه اعتماد، شماره 2943 به تاریخ 3/2/93، صفحه 8 (ادب و هنر)