در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کنسرت گروه پالت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:03:17
 
سه‌شنبه ۲۲ تا ۲۳ مهر ۱۳۹۳
۲۱:۰۰

 بهای بلیت: ۴۰,۰۰۰ تا ۷۵,۰۰۰تومان  

خریدبلیت: سی گذر 

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چرا رشششت؟!
منم می خوام....!!!!!

هر کی رفت و دید خوش به حالش واقعا
غزاله کهن دل و کیمیا TAV این را دوست دارند
ولی قبول دارم که با این قیمت بلیط اگ دم در خونمون هم بود نمیشد برم.... چرا کنسرت انقد گرونه؟! مسئولین رسیدگی کنن ممنون میشم.
۱۵ مهر ۱۳۹۳
دیگه مطمئن شدم !:دی
۲۶ مهر ۱۳۹۳
می خوام مدل چارتار همینجا براتون کنسرت بذارم از اشعار جذاب گروه پالت... خودتون خواستید:دی!
حالا همه با هم... می خوام بترکونینا ... هرکی نرفته دستا بالا!!!

از درسِ علوم جمله بگریزی بِهْ،

و اندر سرِ زلفِ دلبر آویزی به،

ز آن پیش که روزگار خونت ریزد،

تو خونِ قنینه در قدح ریزی به.

از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟

وز ... دیدن ادامه ›› بافته ی وجودِ ما پودی کو؟

در چَنْبَرِ چرخ جان چندین پاکان،

می‌سوزد و خاک می‌شود، دودی کو؟

از آمدنم نبود گردون را سود،

وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛

وز هیچ‌کسی نیز دو گوشم نشنود،

کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟

جامی است که عقل آفرین می‌زندش،

صد بوسه زِ مِهْر بر جَبین می‌زندش؛

این کوزه‌گر دَهْر چنین جامِ لطیف

می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش!


حالا فازو تغییر میدیم .........


تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز
من آن مرغ من آن باز کنم اندر هوایت بال و پرواز

بیا بار سفر بندیم از این دشت، زمستون باز توی این خونه برگشت

بیا تا قصّه ها گویم برایت، که دوران جدایی دیر بگذشت.



یکمم خونه مادربزرگه طور!!!


دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
به هر سروی تذروی نغمه برداشت
که خورشید از شب سرد چو آتش سَر برون کرد
که از خون دل ما تذروی نغمه سر کرد
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد

برادر نوجونه برادر غرق خونه
بردار مثل خورشید سَر می کشه تو خونه

خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره

خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره

کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره

کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره

خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره


خب کنسرت تموم شد... دو تا آهنگ دیگه رو هم که خوندن دو سه تا دیگه مونده ...دیروقته وگرنه می خوندم.
شب خوش:)))))))))))
۲۶ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید