در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:14:07
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

 

نمایش و گروه موسیقی جذابی بود خیلی لذت بردم🙏🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فاطمه خاکپور (u.4fhnpi)
درباره نمایشنامه‌خوانی سوءتفاهم i
بازی بسیار خوب ماهرخ ذبیحی و تسلط خیلی خوب در اجرا و دیالوگ گویی، لذت بردیم
فاطمه خاکپور این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- شما اون صدابلنده آدمو درمیاری!

چه متن خوبی‌ رو انتخاب کردین. چه بازیگرهای درستی. چه کارگردانی دقیقی.
تئاتریو دوست دارم که بعد از تموم شدنش تا خونه سکوت کنم. هروقت به یادش میافتم، بهش فکر کنم. به دیالوگ هاش، شخصیت هاش و تمام حس و حالم در زمان دیدنش.
شک برای من چنین تیاتری بود.
ممنون که منو به سکوت بردین.
شک میتونه به اندازه ایمان قوی باشه. (توی روزگاری که میگذرونیم بیشتر)
محمد حسن درباغی فرد این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا عالییی بوددد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اسم نمایش رو یه چیز دیگه میذاشتید.
با احترام به زحمتی که کشیدید و نقاط قوت کارتون
ولی ۱ از ۵.
دوست گرامی، «هملت است» رو برو ببین ، به اون میگن خلاقیت ، نه به این معجونی که درست کردید.
اولا که تعداد بازیگرا میتونست کمتر باشه
و اینکه بالانس تر باشن ، اختلاف سطح بازیگرا باهم فاحش بود..
کامو بفهمه همچین نمایشی رو روی صحنه بردین ، خوشحال میشه ... چون آدم خوبیه ... ولی در دیزی بازه ، حیای گربه کجا رفته ؟ قصد بی ادبی ندارم یا اینکه نخوام تئاتر تو این سرزمین رشد کنه ، ولی مثلا اسم نمایش رو میذاشتید «کالی ... دیدن ادامه ›› ریچارد گولا»
میدونین چرا عصبانی ام ؟ به خاطر هدر رفتن وقت و پولم نیس یا اینکه کار شما بی ارزشه.. اتفاقا قشنگ بود ... ولی دلم میسوزه برای نمایشایی که صد برابر زیباتر و خلاقانه تر از اینن، ولی روی صحنه نمیرن یا انقد بولد نمیشن...
stanco و مهدیه سلیمانی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
stanco (stanco)
درباره نمایش کالیگولا i
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست ...

کالیگولا هم به بیهوده بودن دنیا رسید ولی بقیه رو هم در دوزخی که درونش روشن بود سهیم کرد. از یک طرف زیر این ... دیدن ادامه ›› پوچی له شد و از طرف دیگه سعی کرد با له کردن بقیه ازش فرار کنه. کالیگولا فکر میکرد اینطوری حداقل بقیه هم متوجه حقیقتی میشن که اون بهش رسیده. اون عصبانی بود ازینکه فقط همینه که هست.
خواستن ماه؟ نهایت ایستادگی در برابر این پوچی.

... فردوس، دمی‌ ز وقت آسودهٔ ماست (خیام)

ولی خب بقیه شخصیتا (مخصوصا شاعر) و احتمالا خود کامو با این یکی مصرع بیشتر موافقند. بی‌معناست؟ کاری از دستت برنمیاد. همین دم رو آسوده بگذرون. شاید خوشبخت بودن همین معنی رو میده. سرگرم شدن و فراموش کردن مرگی که آخر خط منتظره.

اما ریچارد سوم چرا اینجاست. چون فرقی بین ریچارد و کالیگولا و ... نیست. با نیرنگ به قدرت رسیدن یا با قدرت نیرنگ زدن هیچکدوم در برابر تنها معنای این دنیا بی‌معنای دووم نمیارن. همه اخر سقوط میکنن. همه میمیرن.

بهرحال این چیزیه که ذهن من میرسه.
ایده تلفیق دو نمایشنامه و بودن دو کالیگولا روی صحنه برام جذاب بود. کما اینکه دو نفری که کالیگولا بودن با بدن آمادشون به خوبی از پس نقششون براومدن.
البته هنوزم یجاهایی از کار برام گنگه و دوست داشتم به متن نمایشنامه وفادارتر میموند.
یا در حرف خودش متمرکز تر و عمیق تر.

تشکر میکنم از تموم کسانی که برای این نمایش زحمت کشیدن.
شاد و آزاد باشید
مهدیه سلیمانی این را خواند
مهرداد مصطفوی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش فوق العاده ای بود روند نمایش به گونه ای بود که گذر زمان را حس نمی کردی همه چیز خیلی سریع اتفاق می افتاد اینقدر بازیها ریزه کاری و ارجاعات بجایی داشت که اگر نقطه ضفعی هم بود من به عنوان یک بیننده ی غیر حرفه ای متوجهش نمی شدم همه ی خنده هایی هم که از تماشاگر گرفته شد با فضای درام آخر نمایش یر به یر شد آخر نمایش به استاد گروه محترم موسیقی گفتم جگرمان را آتش زدی .خانم قمری و آقایان زرآبادی و میرزاییان بازیگری را به یک سطح دیگری بردند که به نظر من همه در حالی که لحظاتی محو تماشا بودند حتی برای تشویق اجرای آن لحظات هم غفلت نمی کردند. درود بر نویسنده بابت متن عالی و کارگردانی درخشان و سپاس فراوان
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
انرژی شما به جان گروه نشست. از این همه محبت و دقتی که در نگاه‌تون بود، صمیمانه سپاسگزاریم.
۳ دقیقه پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نمایش قوی از هر نظر. دکور فوق العاده بود و همه بازیگران عاااالی. ترکیدیم از خنده اون هم بصورت خانوادگی از نوه گرفته تا پدربزرگ. مررررسی. منتظر کارهای بعدی هستیم,,
آریا گازر این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر دوست‌داشتنی دوستم یکی از اون تجربه‌هایی بود که درست در بهترین زمان ممکن اتفاق افتاد. هم از نظر اجرا قوی بود، هم از نظر مفهوم، چون خیلی دقیق و صادقانه به دغدغه‌هایی پرداخت که این روزا خیلی از دخترا باهاش درگیرن—از هویت و فشارهای اجتماعی گرفته تا خودشناسی و انتخاب‌های شخصی. هر لحظه‌اش پر از حس، فکر و حرفی برای گفتن بود. خوشحالم که شاهد این کار قشنگ و پرمفهوم بودم، چون نه‌تنها لذت بردم، بلکه باهاش ارتباط گرفتم و بهم یادآوری شد که چقدر صدای ما مهمه
Shaghayegh Sarsakhti این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی لذت بردم از نماشای نمایش. واقعا دم همه اشخاصی که در اجرای این نمایش نقش داشتن گرم.
ترکیب شعر متفاوت ایرج میرزا نسبت به زمان خودش با المان های امروزی به شکل زیبایی انجام شده بود.
پیشنهاد می کنم حتما این نمایش رو ببینید.
مسعود والا و مهرداد آبجار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من به پیشنهاد دو تا از دوستانم اومدم نمایش رو ببینم که خودشون پشت در موندن و ای کاش یه کم بیشتر زمان بدید. واقعا ترافیک سنگینیه تئاتر شهر
با اینکه استرس داشتم ولی بعد از چند دقیقه محو بازی ها شدم و یادم رفت که دوستانم پشت در موندن.
تئاتر خیلی جذابی بود. حتی یه لحظه هم نمیشه که ذهن جای دیگه ای بپره
هماهنگی بازیگرا خیلی عالیه. بدن ها همه آماده است و به نظرم یه کار واقعا پنج ستاره است.
بازیگر کالیگولا واقعا عالیه. مخصوصا وارد شدنش به صحنه.
صدای موسیقی بعضی وقتا نمیزاره بفهمی بازیگرا چی میگن. کاش یه جاهایی که دیالوگ هست صدا کم بشه.
کل کار یه طرف، اونی که دود میده یه طرف. انگار از یه سیاره دیگه اومده. کاراکترش تو یه فضای دیگه است و عالیه.
صحنه ای که کار تموم میشه هم انقدر عالی بود که خودش یه اجرای دیگه بود.
حتما هفته آینده با دوستانم میام دوباره. فقط لطفا این دفعه زود در رو نبندید. حیفه واقعا
مهدیه سلیمانی این را خواند
مهرداد مصطفوی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این اجرا چیزی نبود مگر معرکه‌ی عمار تفتی برای ستایش شخص خودش. همه را، گروه نوازندگان و رقصندگان و تماشاچیان و پشت صحنه، جمع کرده بود از خودش بگوید‌ و اعلام کند روحی‌ست سالم و بی‌آلایش.
هرچند تمام چیزی که من دیدم پوششی برای نقص‌ها و‌ لکه‌های شخصیت خودش بود.
تعارف که نداریم؛ عمار تفتی پس از بیست سال پی برده که رفتارش با دوست‌دختر جوانی‌اش وحشتناک بوده و حالا، انگار همین کافی نباشد، اشتباهاتش را تبدیل به خطاهایی کرده که لازمه‌ی "تعالی" انسان هستند. چون آقا در بیست سالگی عزت نفسی نداشتند و یاری نابالغ بوده‌اند هرشب جمعی نه چندان کم باید به شنیدن توجیهات او بنشینند. پای سعدی بیچاره و رقص سماع را هم کشیده است وسط که بگوید:« توروخدا می‌شه من و دوست داشته باشین؟ ببیند من چقدر آدم فرهیخته‌ای هستم؟ با اشعار سعدی دارم اجرا می‌رم از گره‌های روانی و ریشه‌های کودکی می‌گم. باور کنید خیلی آدم فاخری هستم.»
گفتند در حال حاضر با وجود این که قبلاً می‌رفتند، پیش روانشناسی نمی‌روند. پیشنهاد بنده این است که بروند. حقیقت تلخ است اما شاید از زبان یک متخصص بپذیرند که چقدر خودشیفته هستند.
بیشتر از آقای تفتی، ناامیدم از کسانی که اجرای او را به تماشا نشستند و معرکه‌ی او را تحسین کردند. صد البته که موسیقی سرزمین‌مان، اشعار سعدی و سماع بانوان رقصنده نغز و زیباست و چه بسا حال‌خوب کن. اما _شاید فقط من یکی باشم_ جملات قصار، سطحی، تنصعی و انگیزشی آقای تفتی چنان بودند که هر قطعه‌ی ... دیدن ادامه ›› موسیقی فقط فرصتی بود برای این که به گوش‌هایم و به مغزم بابت اراجیفی که شنیدم استراحت بدهم.
دلیل نمی‌شود چون می‌توانیم سعدی بخوانیم و آن را _تا حدودی_ بفهمیم و چون از علم روانشناسی چهار جمله و پنج مفهوم بلدیم اجرایی تالیف کنیم بر مبنای خودشناسی. متخصصان خودشناسی و هنرمندان فیلسوف هم چنین نمی‌کنند!
متأسف و بسیار رنجورم از این طرز فکر و هرکس که ذره‌ای آن را تایید می‌کند.

امیدوارم آقای تفتی از بهار عذرخواهی کند، به روانشناسی خبره مراجعه و ادامه این اجرا را _ حداقل به این طریقت_ متوقف کند.
هدی قنواتی و عمار تفتی این را خواندند
با درود

البته که بهترین پاسخ به دایره واژگان و لحن پیام شما خاموشى ست اما این را براى کسانى که نظر شما را مى خوانند مى نویسم

تا کنون بالغ بر پانصد روان درمانگر با نگرش ها و روش هاى گوناگون روان شناسى و به ویژه پیشکسوتان این علم، نظیر آقاى دکتر محمد صنعتى ... دیدن ادامه ›› و خانم دکتر معینى و آقاى دکتر مهدى دوایى و و نیز تعداد کثیرى از جامعه پزشکى از جمله متخصصین سرطان و همچنین تعدادى از نظریه پردازان ادبى به تماشاى دردنوشان نشسته اند و جز اختلاف سلیقه درباره شیوه ارائه اثر، همگى مهر تایید بر درستى و راستى مطالب مطروح در روایت زده اند و از طرح این روایت قدردانى کرده اند.

همچنین شایان نشان است که دردنوشان با مشاوره سه روان شناس برجسته و دو ادیب فرهیخته نگاشته شده است.

همچنین دردنوشان یک شب در فرهنگسراى نیاوران میزبان یکصد و ده بیمار سرطانى بود که از تماشاى آن خرسند و خرم و خشنود گشتند

این کارى ست که دردنوشان مى کنند و آیینه را به روى مخاطبانشان مى گردانند و خرسندم که خویشتن خودتان را به درستى درین آیینه دیده اید
۱۱ دقیقه پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ضمن خسته نباشید و تشکر بابت اجرای واقعا تمیزتون، نورپردازی و موسیقی های تنظیم، گریم های قوی و بازیگری خوب تقریبا تمام نقش ها بخصوص آلن، ونسان ... دیدن ادامه ›› و مادر خانواده. در ادامه به طور خلاصه چند نکته و نظر داشتم به عنوان کسی که رمان رو خونده. کمی اغراق در میزان کمدی بودن نمایش شده بود، احساس شوخ طبعی و خوشی مستمری که در نمایشتان بود در کتاب وجود ندارد، کما اینکه در فضای عمیق همچین داستان تاریکی هم جای طنز بسیار نیست. نه که نمایش خراب شده باشد، خیر به نوعی دیگر هم شاید بشود گفت خوب بود اما مخاطب در حالتی جدی تر خیلی بهتر می‌توانست با درد و رنج شهر و بار های روانی روی دوش آلن و مفاهیم ارتباط بگیرد. نکته دوم، می‌دانم که زمان اجرا محدود است اما کتاب بسیار دیالوگ ها و صحنه هایی داشت که عجیب با وجود پر محتوا بودن جایشان در نمایش خالی بود. چه کسانی که می آمدند و آلن چقدر زیبا آن ها را منصرف می‌کرد و چه دیالوگ های با ارزشی میگفت. و همچنین روند عوض شدن نگرش خانواده و کم کم تاثیر پذیری آنها از آلن در نمایشتان بسیار بسیار سریع اتفاق افتاد و جا داشت که بهتر این تحول اخلاقی رو نشون میداید. نکته آخر هم درباره پایان بندی، اول از همه ممنون که پایبند بودید و پایانش را کودکانه و خوش تمام نکردید، اما بسیار سریع اتفاق افتاد، چندین صفحه آخر کتاب فقط همین ماجرای دنبال کردن پدر و تیر های خلاصیست که اعضای خانواده را کاملا در ساید آلن می‌برد. از آن کم کم کشیدن طناب به بالا که هر لحظه هر کدام درکشان نسبت به قبل در حال عوض شدن است، اما حیف بسیار سریع نشان دادید. و متوجه خطرات هستم اما یک چهار پایه نمی‌تواند واقعا پشت بام را تداعی کند. و همان اتفاق آخر هم بسیار سریع افتاد، متوجه شدم که اصلا مخاطبینی نفهمیدند که سر انجام آلن چه شد! که این بسیار حیف است. سکانس آخر خیلی جا دارد شمرده تر و بهتر اجرا شود. خوب میشد اگر در طول نمایش به نکاتی هم مثل اینکه اسم تقریبا تمام اعضای خانواده از بزرگانی گرفته شده که خودشان خودکشی کرده‌اند اشاره می‌کردید. و بسیار عالی تر اگر پایان و فلسفه چرایی آن اتفاق نهایی را برای مخاطب به نحوی بیان می‌کردید. کاری که خود کتاب هم البته آن را به عهده خواننده گذاشت. کمی هم بعضی دیالوگ ها و شوخی های بزرگسالانه بنظرم زیاد بود. در کل طنز این کار بنظرم اگر کمتر میشد بهتر بود. در کل ممنون و خسته نباشید. اگر بشه در کنار مغازه خودکشی و کتابخانه نیمه شب، برای کتاب هر دو در نهایت می‌میرند هم نمایشی ساخته بشه بسیار عالی میشه. از اینکه برای نقش آلن هم پسر انتخاب نکرده بودید برایم بسیار عجیب و تازه در عین حال خوب بود. بازیشون رو دوست داشتم.
علی حقگودریاکناری این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
موضوع نمایش جالب بود. صداى خواننده ى خانم بسیار دلنشین بود. گروه موزیک خوب بود. اجراى بچه ها همه عالی بخصوص نقش زهره عالى بود. در کل نمایش خوبى بود توصیه میکنم حتما ببینید.سپاس از تمام گروه🙏
مسعود والا و مهرداد آبجار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام ...واقعا نمایش فوق‌العاده بود...بسیار لذت بردیم...کاملا خلاقانه و متفاوت
خسته نباشید...امیدواریم...همیشه موفق باشید
مسعود والا و مهرداد آبجار این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمی‌تونم بگم نمایش بی‌نظیری بود، نمی‌تونم بگم اثر بدیعی رو دیدم که مسحور اون شده باشم.
اما می‌تونم بگم اصلا از خرید بلیت پشیمان نیستم.
می‌تونم بگم یک نمایش خوب دیدیم.
محمد حسن درباغی فرد این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همه چیز خیلی عالی بود
بازی ها عالی * کارگردانی عالی*
ریتم خیلی خیلی خوب*
خسته نباشید به همه ی عزیزان
کیف کردم
حتما پیشنهاد میکنم ببینید این کار رو
میثم یاردیلو و امین پیکاوا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لیلا نصیری (nasiriiiileila)
درباره نمایشنامه‌خوانی سوءتفاهم i
بسیار لذت بردیم
نمایشی با حس های ترس،غم،ناامیدی،طمع
درود به شما هنرمندان عزیز عزیزم برای اجرای این تئاتر تامل برانگیز و جذاب. به امید موفقیت های روزافزون یکان یکان شما
امین پیکاوا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنظر من اجرای جناب تفتی خیلی قوی بود، کلا دید من و نسبت به این بازیگر عوض کرد.
این نمایش تلفیقی از ادبیات و روانشناسی بود، اگر به این مباحث علاقه دارید حتما نمایش و ببیند.
مبینا منصوری، عمار تفتی و هدی قنواتی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید