در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم کوتاه یک حلقه معمولی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:23:13
امکان خرید پایان یافته
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان
ندا پرستار بیمارستان است، در یکی از شیفت هایش در موقعیتی قرار میگیرد و حلقه ازدواج همکارش را میدزدد تا در شیفت بعدی اش در بیمارستانی دیگر مقابل همکارانش نقش ازدواج کردن را بازی کند.

به همراه گفتگوی شهاب حسینی با کارگردان فیلم

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام و خسته نباشید خدمت خانم رضوانی
ابتدا می خواستم به عنوان یک مخاطب زن از شما بخاطره پرداختن به مسئله ای که شاید ذهن هزاران زن و حتی بیشتر را در زندگی روزمره به خودش درگیر کرده و بیشتره آدمها به سادگی و گاهی حتی با تمسخر از کنارش می گذرند، تشکر کنم .... مهربانی و مسئولیت پذیری شما در قبال آنچه که در اجتماع اطرافتان می گذره قابل ستایش هست و ظرافت فکری و شجاعت بیان شما را نشان می دهد.
محیط فیلم و اتفاقات روزمره شامل رفتار آدمها، بی توجهی ها،تکبرها،تحقیرها، حتی فضولی هایی بیجا با ظاهر خیرخواهانه، بی تفاوتی ها و همه ی عواملی که سازنده ی "فشار اجتماع" بر سر دختری تنها و مجرد را می سازند به خوبی و مطابق با واقعیت اجتماع ما ایرانیها به نمایش درآمده است.
احساس تنهایی و جدا افتادگی شخصیت اصلی داستان، احساس پذیرفته نشدن در اجتماع و همه ی چیزهایی که ضمیر ناخودآگاه او را به سمت برداشتن حلقه و "تظاهری ناشی گرانه" به ازدواج، سوق می دهد به درستی در کنار هم چیده شده است.
در یکی از نظرات خواندم که دختر می توانست یک حلقه بخرد و تظاهر به ازدواج کند... اما به نظر من برداشتن حلقه ی کسی دیگر بار عاطفی دارد ...بخصوص که آنرا اتفاقی پیدا می کند یعنی برنامه از پیش تعیین شده ای برای این کار وجود نداشته و این ضمیر ناخودآگاه دختر و خواست درونی او است که اعمال بعدی او را کارگردانی میکند ... حس اینکه "من بینهایت دوست داشتم جای او باشم وکاش این حلقه مال من بود ....این حلقه باید برای من باشد" را منتقل می کند ... دیدن ادامه ›› ...
موضوع این فیلم به دلیل برای من جذاب هست که به من یادآوری می کند که چه مسائلی آنقدر حواشی ازدواج را در اجتماع ما مهم می کند که دیگر کسی فرصت نمیکند به اصل رابطه فکر کند... آنقدر برای فرار از زیر بار فشار اجتماع میل به ازدواج داریم که هیچ وقت ذهن مان، مجالی برای اندیشیدن به زیر و بم رابطه پیدا نمی کند و انگار در حس های انسانی مان ناقص می مانیم ... گواه این مطلب همه ی آدمهایی هستند که ازدواج کرده اند اما رابطه ای درست با همسر خود ندارند و گاهی هم اصلا رابطه ندارند یعنی حتی نمی توانند به مدت ده دقیقه با یکدیگر مکالمه ی سازنده ای داشته باشند اما از حواشی این ازدواج های ظاهری بهره هایی می برند و در اجتماع جایگاه پذیرفته شده ای می یابند.
در کل ممکن است فیلم دارای ضعف های فنی باشد که من به آنها احاطه نداشته باشم و متخصص این موضوع هم نیستم اما به عنوان یک مخاطب عام با این فیلم کوتاه ارتباط برقرار کردم و امید وارم خانم رضوانی به مسیر فیلم سازی شان ادامه دهند و شاهد کار های بعدی ایشان باشیم
سید حسام حجازیان، سپهر و Hossein Mahmoodi این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

یک حلقه معمولی / نوا رضوانی
.
به نظر می‌رسد همچنان از سوی هنرمندان، یکی از دغدغه های مهم دختران و زنان ایرانی " ازدواج " است؛ هر چند چنین خواسته‌ای از سوی بسیاری از دختران قابل ردیابی‌ست اما مسئله مهم آن است که تنها مختص دختران نیست و مردان زیادی نیز و چه بسا بیشتر، خواهان و در پی فرصتی برای ازدواجند؛ اما نگاه عرفی و سنتی، اغلب دختران و زنان را برای داشتن پیوند و ارتباط زناشویی مشتاق و حتی مصّر تلقی می‌کند حتی تا آنجا که این نگاه، به ذهن و باوردر عموم بدل شده که دختران مجرد دارای ضعف و نقصان بزرگی هستند که ازدواج نکرده‌اند.
« یک حلقه معمولی» رویکردی ساده، و حتی دم دستی به این مقوله دارد. نه اطلاعات کافی و درستی از کاراکتر محوری‌اش می‌دهد و نه انگیزه‌اش را از برداشتن حلقه ازدواج همکارش روشن می کند...اگر تنها داشتن یک احساس درک موقعیت زوج بودن و شوهر داشتن با یک حلقه اهمیت دارد، فراوان حلقه‌های متعدد و کم‌قیمت شبیه به اصل، در دسترس هر دختری و زنی هست که نیاز به کش رفتن و برداشتنِ بدون اطلاع حلقه دیگری نباشد. به خصوص که ندا ( کاراکتر فیلم) برای رفتن به محل کار بعدی اش مسافتی را در خیابان طی می کند. که امکان خرید و تهیه هر حلقه‌ی دیگری وجود دارد.
فیلم در روایت و بنیان روایی ضعف دارد و اساسا چرایی ماجرایی ... دیدن ادامه ›› که تعریف می‌کند مشخص نیست. برای تماشاگر، نیت و هدف "ندا" قابل درک نیست، تنها مشخص است که چندتن از همکاران او متاهلند. اما شاید این دلیل منطق قابل قبولی را ایجاد نکند تا بیننده بتواند پیوندهای درستی با فیلم برقرار کند.
بازی سونیا سنجری که گویا پای ثابت بسیاری از فیلم‌های کوتاه شده و البته قابل تحسین است، نیز در نقطه انفعالی‌ست که کمکی به موفقیت فیلم نمی‌کند.
اگر قرار است معضلی به عنوان عدم شرایط مناسب برای ازدواج جوانان، مورد بحث و محور قرار گیرد، شاید نیازمند پرداخت خلاقانه‌تر و ایجابی‌تری‌ست که نه تنها به یک کلیشه نخ‌نما تنزل نکند و جنسیت زده نباشد، بلکه تاثیرگذار و نگاه جامع‌ و واقعی‌تری به این دست بحران‌ها ارائه دهد.


نیلوفرثانی
دو نکته به نظرم رسید که البته فقط مربوط به موقعیتهای مقطعی و گذریِ خودمه و قصدِ تعمیمش رو ندارم :)
این مسئله ی حلقه همونقدر که احتمالن یه جور مصونیت از مزاحمتها در محیط کار و شاید کوچه خیابون برای زن ایجاد میکنه ، برای مرد هم گاهی لازم میشه . یادمه در همون سن 21 سالگی که تصمیم گرفتم مستقل زندگی کنم این مشکل وجود داشت که به مردهای مجرد خونه اجاره نمیدادن و من که اون زمان میخواستم توی گیشا خونه بگیرم مجبور شدم برم یه حلقه بخرم ( که اینهم مشکلات و مسائل خودش رو داشت ) . البته چندین سال بعد موقع خریدنِ خونه این مشکل دیگه وجود نداشت .
و در مورد " بحران " ازدواج هم راستش فکر میکنم این مسئله فقط در کشورِ ما یه بحران باشه . در کشورهای دیگه اونها که وضعشون خوبه که هیچ خیلی سنتی و کلاسیک و شبیه ما ازدواج میکنن ، اما اونا که معمولی ترن هر دو نفر هر چی دارن میذارن روو هم و یه جا رو که اغلب استودیوئه ... دیدن ادامه ›› اجاره میکنن و وسایلشون رو میارن همونجا و زندگیشون شروع میشه . به مرور هم با توجه به اینکه هر دو کار میکنن به وسایلِ خونه و ... اضافه میکنن . دیگه تقسیم بندیِ اینکه کی جهیزیه بیاره و کی خونه بخره و اینا وجود نداره . برای همین مسئله ی ازدواج و زندگی کردن با هم خیلی مسئله ی ساده ایه که با تصمیم مشترکشون به سرعت آغاز میشه . موقع طلاق و جدایی هم هر چی خریدن بینشون تقسیم میشه و تمام :)
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
بامداد
دو نکته به نظرم رسید که البته فقط مربوط به موقعیتهای مقطعی و گذریِ خودمه و قصدِ تعمیمش رو ندارم :) این مسئله ی حلقه همونقدر که احتمالن یه جور مصونیت از مزاحمتها در محیط کار و شاید کوچه خیابون ...
درود بامداد جان. بله این دست مسائل هنوز هم در محیط های کاری برای برخی افراد مسئله سازه. و البته الان دیگه متاسفانه زیاد به متاهل بودن یا نبودن اهمیتی داده نمیشه.
سپاس از نظرت
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید