در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم کوتاه کلاستروفوبیا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:42:22
خـریــــد
٪۲۰ تخفیف
۱۷ آبان تا ۱۷ آذر ۱۴۰۴
  |  ۴۲ دقیقه
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان
زن و مردی جوان به همراه فرزندشان برای مهاجرت غیر قانونی، در خانه ای نزدیک مرز منتظر خروج از کشور هستند که در یک دو راهی قرار می گیرند و...

به همراه گفتگوی شهاب حسینی با کارگردان فیلم

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خیلی فیلم قشنگ و تاثیر گذاری بود هردوبازیگر عالی بازی کردند . ممنون از عوامل
خیلی فیلم قشنگی بود داستانش عالی بود و بازی هر دو بازیگر و چقدر غم‌انگیز بود و چقدر در ذهن تاثیر می گذاشت .
فیلم "کلاستروفوبیا" میخواهد از تکنیک دو راهی تصمیم گیری بر نحوه چگونگی مهاجرت کاراکترهایش نهایت استفاده را ببرد. اما آیا گزینه های موجود پیش روی مرد و زن، آنچنان کنشمند هستند که آنها را دچار فوبیای تصمیم گیری (decidophobia) کنند؟ فیلم "حسین میرزامحمدی" با بهره گیری از نمای یک آلونک، ابتدا به ساکن قصد دارد حس در تنگنا قرار گرفتن را برای مرد و زن در این مکان بازنمایی کند و اختلال تنگناهراسی را برای کودک صرفا با حمام کردن او در یک فضای کوچک و اضطراب او در پشت پرده ای سفید رنگ نمایش دهد. فیلم نشان میدهد که زن و شوهر برای جلای وطن و رهایی از تنگنا و محدودیت های آن دست به هر کاری می زنند؛ از وایرال شدن تا کوچ غیر قانونی و دست آخر نادیده گرفتن اضطراب فرزندشان! ولیکن درونمایه فیلمنامه نمیتواند با پیرنگ آن وصلت محکمی داشته باشد. فیلمنامه هر چقدر بر اصرار چه چیز گفتن آن یعنی مساله مهاجرت اصرار دارد، اما در چگونه گفتن آن با مشکل مواجه میشود. اینکه در حین حل مساله فیلم که همان خوراندن قرص خواب آور و یا نخوراندن آن به کودک، فیلم دست به طرح مساله ای دیگری می زند که همان شبهه قتل توسط مرد است، به یک لافی گذرا می ماند که در حد همان دیالوگ بین زن و شوهر حل و فصل میگردد. فیلم پتانسیل آن را داشت که از تراژدی اساطیری فرزندکشی سود جوید و تقابل دنیای بزرگسالان و جهان کودکانه را به گونه ای سنگدلانه تر ترسیم میکرد، ولی فیلمنامه بر خلاف تصویر سازی فیلم در بزنگاهی که قساوت و منفعت طلبی پدرانه در حال نزدیک شدن به اوجگاه اش بود، ساز مخالف سر داد. این موضوع در قاب بندی پایان فیلم نمود بیشتری پیدا می کند که نظر به درد مادرانه در قاب دوربین در اولویت نمی باشد و رنج پدرانه برجسته تر میگردد. از طرفی هر چقدر که فیلم می خواهد نسبت به برون ریزی های آن خانه کوچک بی رحم باشد، فیلمنامه قصد دارد نسبت به درونیات آن کومه دور افتاده ترحم انگیز جلوه کند. از این رو نه حس نمادین خفگی و تنگی نفس بین این زن و شوهر در زمانه فرار و مخمصه ایجاد شده و همچنین در تنگنا قراردادن هر یک از آنها توسط دیگری در تطابق با رابطه سازی شان آنچنان قوت می یابد و نه چرایی تصمیم به قرص خوردن بچه در نیمه شب و هنگامه خواب و در آغوش گرفته شدن توسط مادر مشخص میگردد! شاید فیلمنامه بهترین منطق را نسبت به علاج بی تصمیمی بالغانه این والدین در عزم و اراده کودکانه در خوددرمانی کلاستروفوبیا اش یافته است و البته باید اذعان داشت که فیلم در عنوان نه راه پیش داشتن و نه راه پس داشتن بسیار موفق عمل کرده است.
امیرمسعود فدائی، تانیا و امیر مسعود این را خواندند
7th July این را دوست دارد
سپاس از این که وقت گذاشتید و فیلم را تماشا کردید
۰۸ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید