در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم کوتاه اعلامیه | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:44:45
خـریــــد
٪۱۰۰ تخفیف
٪۲۰ تخفیف
۱۹ تا ۲۷ تیر ۱۴۰۱
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان
امیرحسن روحانی جوان، ناخواسته مجبور به برگزاری مراسم درگذشت معشوقه سابقش می شود که خانواده دختر به دلیل روحانی بودن امیر حسن مخالف ازدواج آن دو بوده اند...
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
«یادگار دوار»

اعلامیه، فیلم کوتاهی درباره عواطف عاشقانه‌ی روحانی جوانی‌ست که برخلاف آنچه همواره درباره این گروه در اذهان عمومی شکل گرفته، به آن پرداخته است.
معین ضرابی مانند بسیاری از هم نسلان خود، دغدغه‌ی چهره واقعی‌تری از مذهب و آنچه بشکل خصوصیات انسانی در افراد مذهبی وجود دارد، سوژه فیلمش را انتخاب کرده. ترسیم تصوری واقعی با آشنازدایی و کلیشه‌زدایی از برداشت عمومی که روحانیان را افرادی متعصب در شرع و سنت می‌دانند، روایت خود را تصویری کرده است؛ چنانکه این گروه نیز هم مانند بسیاری از افراد جامعه، خرید و فروش زمین و ساخت و ساز دارند، در شبکه‌های مجازی مانند اینستاگرام فعالند، پیش از ازدواج عواطف احساسی و رابطه عاشقانه دارند و حتی تا سال‌ها با آن خاطره عشق سابق، روزگار می‌گذرانند.
اینکه فیلمنامه قصد دارد چهره‌ی انسانی و ملموس‌تری از روحانیان را به تصویر بکشد و از ساحت تقدس‌گرایی و معنویتی که محدودیت‌های اخلاقی تندی می سازد،و البته همواره مورد نقد است، عبور کند، قابل توجه است. به ویژه آنکه نوع پرداخت نویسنده و کارگردان با معطوف شدن به عشق و احساسات انسانی، موقعیت غافلگیرانه ای را نشانه می‌گیرد که می‌تواند برای هر فردی در شرایط مشابه ... دیدن ادامه ›› اتفاق بیفتد.
اعلامیه، بدون آنکه پرگویی کند، اطلاعات و سرنخ‌های کافی را با انتخاب‌های درست سکانس‌ها با تکیه بر تصویر تا گفتار، به تماشاگر می‌دهد و او را در موقعیتی از تناقض و قضاوت قرار می‌گذارد که مفاهیمش را منتقل و تحلیلی کند. امیرحسن توازن روحانی‌ست، که پیشتر خواستگار دختری بوده اما با مخالفت خانواده دختر نمی‌تواند با او ازدواج کند، حالا در مراسم ترحیمی که جایگزینِ روحانی دیگری شده، با اعلامیه فوت آن دختر روبرو می‌شود.
او هم مانند هر عاشق دیگری، صفحه مجازی دختر را با وجود آنکه ازدواج کرده و فرزند دارد، دنبال می‌کرده و تکه مویی از او را لابه لای صفحات دعاهایش نگه داشته است.
او در خانه فیلمی از کیم کی دوک را می بیند و با همسرش روابط خوبی دارد. با این حال همچنان ابایی از مرور خاطره‌های عاطفی و احساسی گذشته خود ندارد.
شاید بهترین سکانس فیلم، جایی‌ست که روحانی جوان در اتوبانی رانندگی می‌کند و تکه مویی را که بیادگار از محبوبش داشته از پنجره ماشین بیرون نگه داشته و باد آن را می نوازد. و بجای آنکه آن را رها کند، دوباره آن را به همان مخفیگاه خودش برمی‌گرداند.
این سکانس نشانه اهمیت عشقی‌ست که مقدس است حتی اگر دیگر معشوقی در میان نباشد.
اعلامیه، فیلم خوش‌ساختی از کار درآمده و بازی هادی احمدی، کاملا اندازه و در بافت آن نشسته است.
هر چند به نظر می‌رسد سکانس آخر، چیزی به روند فیلم نمی‌افزاید و زائد است. با این حال با وجود مقاومتی که در برخورد با این دست سوژه‌ها وجود دارد، تماشای آن خالی از لطف نیست.

نیلوفرثانی
نیمی از فیلمهای پکیج رو دیدم. این فیلم از حیث ساخت و بازی بازیگران بهترین فیلم بود به عقیده من. هیچ چیز در این فیلم بیرون نمیزد و انگار کارگردان مدیوم رو خوب می شناخت. قصه دلی و عاشقانه ای داشت که با توجه به شغل شخصیت اصلی خیلی متفاوت بود و من رو به شخصه کاملا همراه کرد تا پایان. بازیگر مرد که به نوعی در تمام صحنه های فیلم با او همراه بودیم به نظرم عالی بود به ویژه در سکانس دیدن اعلامیه و البته در پایان بندی کار.

استفاده از المانی مثل مو آن هم حفظ و نگهداریش در این سالها، سپس تردید برای رهایی از آن و ... توسط کاراکتر، به نظرم ظرافتی بود که جای تحسین داشت. تنها چیزی که در اثر نپسندیدم، طراحی صحنه خانه بود که به نظرم از آن سوی بوم افتاده بود و به عبارتی احتمالا به منظور فرار از کلیشه های مرسوم، گوی سبقت را از مدرنیته ربوده بود.
اول اینکه فیلم بسیار خوش ساختی بود. خوش ساخت از این منظر که بسیار حرفه ای ساخته شده بود. بازیگران با این که شناخته شده نبودن (حداقل من نمی شناختمشون) اما بسیار درست و اندازه بازی کرده بودن. در این بین بازیگر نقش اصلی (امیرحسن) برای من بسیار شایان توجه بود چرا که روند درونی یک کاراکتر رو، اون هم در یک فیلم کوتاه به درستی و بدون هیچ شلنگ تخته انداختنی! درآورده بود. اما در رابطه با فیلمنامه و سایر موارد مرتبط با روایت به نظرم آقای خدایی، منتقد عزیز، نقد کامل جالبی نوشتند که من در صفحه‌ی اصلی فیلم در تیوال خوندم و با اجازشون اینجا نقدشون رو میذارم:

دنیای عاشقانه یک روحانی جوان

نوشته محمد ... دیدن ادامه ›› حسن خدایی

سینمای ایران در این سال‌ها کمابیش به نهاد روحانیت پرداخته و تلاش کرده چهره‌ای نزدیک به واقعیت از حضور روحانیون در جامعه ارائه کند. فیلم کوتاه اعلامیه را می‌توان ذیل همین تکاپوی قابل اعتنا به تماشا نشست. روایتی از زندگی یک روحانی جوان که بنابر دلایلی به وصال دختری که دوست داشته نرسیده و حال در مواجهه با غیاب و مرگ او، می‌بایست از نو نسبت خویش را با گذشته‌ای روشن کند که مملو است از حضور و عشق به آن دختر از دنیا رفته. بنابراین نوعی تضاد دیالکتیکی مابین عشق دنیویی با ایمان اخروی در طول فیلم مشاهده می‌شود. روحانی جوان هنگام حضور در حوزه و مسجد، مقید به رعایت آداب سنتی روحانیت است اما در زندگی خصوصی در حال و هوای جوانان امروزی روزگار می‌گذراند. حضور در شبکه‌های اجتماعی؛ تماشای فیلم و سریال‌های مورد علاقه و همچنین پرداختن به زندگی روزمره. بنابراین فیلم اعلامیه در تلاش است چهره متفاوتی از نسل جوان روحانیت را به نمایش گذاشته و نقبی بزند به جهان پیچیده‌ای جامعه امروزی ایران که ساختار سیاسی و حقوقی‌اش مبتنی است عرف و شرع.
برای روحانی جوان مواجهه دوباره با امر سپری‌نشده در نهایت به امری تروماتیک بدل می‌شود و در یک گسترش تماتیک، تمامی جنبه‌های اکنونی زندگی‌ او را دربرمی‌گیرد. حتی توضیحات همدلانه‌ی خانواده دختر متوفی نمی‌تواند بار سنگین این عشق نافرجام را علاج کند. گویی خاطره معشوق بازگشته تا یک‌بار برای همیشه با آن گذشته‌ی سپری‌نشده تعیین تکلیف کند. اما در انتها هنگامی که روحانی جوان به خانه بازمی‌گردد و کنار همسر خویش بر روی بستر دراز می‌کشد، همچنان یاد و خاطره عشق قدیمی است که زندگی او را معنا بخشیده یا آنکه از معنا تهی می‌کند.
اعلامیه تا حدودی توانسته از کلیشه‌های مرسوم فراتر رفته و تصویر تازه‌ای از فیگور روحانی بازنمایی کند. تصویری که چندان باب میل سنت‌گرایان نیست و در این سال‌ها به نوعی کنار گذاشته شده است. با تمامی جسارت فیلم در طرح یک موضوع انسانی اما حساسیت‌زا، به نظر می‌آید جامعه این روزهای ما حتی در حال تجربه‌کردن وضعیت پیچیده‌تری است و برای بازنمایی خلاقانه آن به رواداری بیشتری از جانب حکومت و نهاد روحانیت احتیاج است. در هر حال جامعه کنونی ایران برای آنکه آینده بهتری در پیش روی خویش داشته باشد، بیش از این‌ها می‌بایست به قشرهای مختلف اجتماعی همچون روحانیون جوان بپردازد. اعلامیه به همین مهم اشاره دارد و ما را تذکار می‌دهد.