کِچ(دختر)
کِچ با نمای یک قتل عام شروع میشه. فیلم برداری فیلم بهتر از خوبه. چه در فضای محدود و چه در حرکت. مدیریت نور و رنگ و لایه های روشنایی که در چندین صحنه دیده میشه، شگفت انگیزه. تدوین هم با بهره گیری عالی از تصاویر و فاکتورهای زمانی، ریتم خوب و سرضربی به کار داده. و البته که موسیقی و صدای گذاری استریو، تاثیر فیلم رو دو چندان کرده.
کارگردان با استفاده به جا از المانها و نمادها، از مهلکه داستان گویی صرف جسته و عمق و بی زمانی قابل قبولی پیدا کرده.
زن، نماد حامیِ حیات
مرد جنگی، نمادی از توحش و مرگ
کودک، نمادی از بقا و آینده
مرد، نمادی از ابزار(ماشین) در خدمت بقا
زنی بیدار می شه، دختری رو میبینه، برای برای نجات کودک، همه چیزی رو فدا می کنه.
کچ یکجا زندگی-آینده-مرگ رو به خوبی چالش می کشه و با پایانی غافلگیر کننده و تابوشکن، حیات رو جشن میگیره.
براوو…