شاه غلام میوه فروش میدون، عاشق مه لقا دختر حاج صالح که از کاسبان و معتمدان بازار بوده می شود ولی مه لقا به دلیل اینکه شاه غلام برای پدرش پاپوش درست کرده و باعث مرگ پدرش شده عشق او را رد می کند و عاشق سیاوش که از کاسبان با مرام محله است می شود. در ادامه مه لقا از سیاوش می خواهد ک به یاد پدرش که از تعزیه گردانان بوده، مراسم تعزیه بر پا کند ولی در ادامه ...
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید