نمایش «ننه دلاور» نوشته برتولت برشت، دومین نمایشی بود که در جریان جشنواره تئاتر فجر آن را دیدم. اگر چه لغو اجرای ساعت 18، باعث تراکم تماشاگران برای اجرای ساعت 21 شد اما سالن پر از تماشاگر نه تنها برای بازیگران که برای تاشاچیان هم دلگرم کننده است.
داستان نمایش در حاشیه جنگ های سی ساله اروپا که به دلایل مذهبی سرگرفت می گذرد. زنی به همراه دو پسر و یک دختر لالش و با گاری دستفروشی می کند و روزگار می گذراند. او می خواهد به هر قیمتی از این جنگ جان سالم به در ببرد اما فرزندانش به علل مختلف کشته می شوند و ...
همراهی با داستان اگر چه سخت بود اما بازی روان و پر حرکت بازیگران که همگی از زنان بودند و عمدتا نقش مردان را بازی می کردند و در صحنه های به هم پیوسته باید لباس و گریمشان را تغییر می دادند، تماشای آن را راحت کرده بود. بازی های زیبای فاطمه معتمد آریا، فاطمه نقوی و بهناز جعفری و البته جوان پر جنب و جوشی به نام ستاره پسیانی...
پ.ن: پس از اتمام اجرا، قدم زدن در خیابان های خلوت و همرها شدن با آخرین حرکت مترو در حالی که در ایستگاه هیچ کس نبود هم تجربه شیرینی شد... تنهایی های مثل چای بعد از ظهر. تلخ اما شیرین...
از دست ایرانشهر و بی نظمیش و به هم ریختن اولویت بر اساس شماره صندلی، خیلی دلم پره.
ننه دلاور رو هم به خاطر بازی خوب ستاره پسیانی و بهناز جعفری و ایده ی خوب کارگردانی تحمل کردم..
چه کاریه که با دست خودشون بی نظمی و هرج و مرج راه میندازند؟
فقط می تونم بگم متاسفم! وقتی بلیط خریداری کردی از چندین روز قبل و توی سالن راهت نمی دن و می گن ظرفیت سالن 90 نفر بوده الان 150 نفر نشستند! و برید به ستاد جشنواره بگید و به ما مربوط نیست...
این سوال پیش می آید که آیا گروه اجرایی نمی دانستند که به یک اجرا می رسند(حالا به هر دلیلی) که دو سانس اجرا را یکی می کنند و اینگونه تماشاگران بلیط به دست پشت در هاج و واج همدیگر را نگاه می کنند!؟