پویا تنها فرزند خانواده است و خانوادهی او بسیار ظاهر بین هستند. او از کودکی بسیار تنبل و پرخور بوده است. این تنبلی و پرخوری به مرور زمان در هر دههی سنی او بیشتر میشود و به جایی میرسد ک دیگر چیزی برایش مهم نیست. نه کاری انجام میدهد نه درس میخواند
و وضع زندگی آنها نیز بدتر میشود و او همچنان برایش مهم نیست. در آخر پدر و مادر خود را از دست میدهد و متوجه میشود که هرچه خانوادهی او دارد قرض وقوله است. او که توانایی پرداخت ندارد دست به خودکشی میزند.