در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش کاناپه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:49:02
امکان خرید پایان یافته
۱۱ تا ۲۰ دی ۱۳۹۵
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

شماره رزرو:٠٩١٠۵٩۴٣٧۶٨

این نمایش پیش از این در سالن انتظامی خانه هنرمندان به روی صحنه رفته است برای دیدن عکس، خواندن نظرات و ... اینجا را کلیک کنید.

راه‌های ارتباطی با تماشاخانه پالیز: اینستاگرام / کانال تلگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش کاناپه / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

مکان

تهران، خیابان کریمخان، خیابان عضدی جنوبی (آبان)، خیابان سپند، پلاک ۶۹
تلفن:  ۸۶۰۳۷۵۱۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نظر آقای عباس مخبر راجع به نمایش کاناپه:

..


کاناپه
تازه از تماشای تئاتر کاناپه برگشته ام. میلاد اخگر، نویسنده و کارگردان این تئاتر دست به اقدامی جسورانه زده و برشی یک ساله از زندگی جوانان طبقه ی متوسط تهران را دستمایه ی کار خود قرار داده است. جوانانی از اوائل دهه ی 60 تا اواخر دهه ی 70. دخترها و پسرهایی که مهم ترین تفریح شان دورهمی است . یکی به طبیعت پناه برده و دیگری روی یک کاناپه دراز کشیده است، و سومی دکتری است که اموراتش را با طراحی لباس می گذراند. دخترها و پسرهای این حلقه دوستی ... دیدن ادامه ›› های روابطی را با دوستی های معمولی جابجا می کنند، با هم از سینما و موسیقی حرف می زنند، دعوا و قهر و آشتی می کنند و یکدیگر را متلک باران می کنند. با آن که در مجموع زندگی بدی ندارند نوعی سرگشتگی و افسردگی زندگی آنها را درنوردیده است و به تعبیری فرویدی به نظر می رسد که مرحله ی اودیپی را پشت سر نگذاشته اند.. نکته ی جالب برای من این است که این جوانان از سیاست و اقتصاد هیچ حرفی نمی زنند و برای هم جوک هم تعریف نمی کنند. گمان می کنم به طنز هم که شده (مثلاً با بهره گیری از همان جوک)این امکان وجود می داشت که که به کنایه و اشاره هم که شده، این بخش از زندگی جوانان نیز پوشش داده شود.نکته ی بعدی فرقی است که میان جوانان دهه ی 60 و 70 می گذارند. به گمان من این تأکید بر اختلاف رفتار و کردار یک نسل در یک بازه ی زمانی ده ساله چندان موجه به نظر نمی رسد.
با همه ی این حرف ها جسارت آقای ذکریا را برای پرداختن به این موضوع مهم می ستایم. بازیگران این نمایش بازی های خوب و قابل قبولی ارائه می کنند. به همه ی آنها خسته نباشید می گویم و برای شان توفیق آرزو می کنم.
زمانی ، وقتی توی نقطه ای ساکن می شویم انگار برای یک سلفیِ ناخواسته ی منتظر شات دوربین،نمی دانیم کدوم طرف را نگاه کنیم... پس چشم ها را می بندیم؛ بعد همه چیز از همان "کلیک" شروع می شود. هرچقدر هم" آقای نوازنده" در پس زمینه ی این روزها بنوازد و ساز عوض کند و نت ها از زیر انگشتان روانش بریزد به سمتمان، ما در نقطه ای – کاناپه ای- نشسته ایم. انگارکه ما هیچ جای دیگری جز آن جا نداشته ایم هیچ وقت.
دیگر هم حاضر نیستیم برای چند کلمه حرف و معاشرت با دیگرانی که از خودمان بودند، هم سفره و همدل، راه بیافتیم چند کیلومتر سربالایی را برویم، حتی اگر در مه گم شویم. روی کاناپه ای می نشینیم و دیگر حتی" منتظر" هم نیستیم. دیگران هم منتظر نمی مانند ، می روند و در مه....موسیقی هم می رود در مه... آقای نوازنده می ماند و سکوت می کند.
علی صمیمی و امیر مسعود این را خواندند
امیرمسعود فدائی و میلاد اخگر این را دوست دارند
سپاسگزارم از نوشته ی پر احساستون
۱۵ دی ۱۳۹۵
بنفشه عزیز خیلی خوش آمدی و متشکریم از متن زیبات
۱۶ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید