در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال علی اژدری | درباره نمایش تبار شناسی دروغ و تنهایی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:21:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گفتگو با سجاد افشاریان درباره نمایش "تبارشناسی...":
http://theater.ir/fa/conversation.php?id=28656
اول از همه و قبل از اینکه وارد اصل قضیه بشم بگم که واقعا خوندن مطالبی که اینجا نوشته شده آدم رو دچار سرگردمی وحشتناکی میکنه. در یک طرف دوستان عزیزی هستند که این اثر رو با تئاترهای "گلریز و بولینگ عبدو" مقایسه کردند (که ضمن احترام به نظرهای این دوستان باید بگم خیلی ناعادلانه است این همه زحمت عوامل رو اینجور زیر سوال بردن) و در طرف مقابل کسانی که ستایش بیش از حد و شیفتگی اون ها حداقل با اجرایی که من دیدم به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
به شدت بستگی داره که با چه پیش زمینه ای به دیدن این نمایش بنشینید. اگر با دید یک نمایش طنز و دیدن چند بازی خوب (از هوتن شکیبا و سیامک صفری) به دیدنش برید مطمئنا پشیمون نمیشید، ولی اگر دنبال نمایشی هستید که به فکر وادارتون کنه و اندیشه ای پشت متن و اجراش نهفته باشه به شدت، به شدت سرخورده خواهید شد.
به نظرم اولین و مهمترین ضربه رو اسم دهن پر کن و گمراه کننده نمایش به اثر وارد کرده: "گروتسکی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی". سه واژه کاملا ناهمگون با محتوای اثر در این عبارت به چشم میخوره:
1. "گروتسک": با هیچ متر و معیاری نمیشه این اجرا رو گروتسک دونست. نه اثری از سیاه بودن در طنز اثر به چشم می خوره و نه از چیزهای خلاف عادت و عجیب، مگر اینکه مفهوم و معنی گروتسک رو هر گونه طنزی بدونیم که اندکی با چاشنی انتقاد همراه شده.
2. "تبارشناسی": نمیدونم چطور میشه کنار هم قرار دادن چند اپیزود که تنها نکته مشترکشون در مفهوم دروغ هست رو تبارشناسی دونست. آیا وجود یک اپیزود ... دیدن ادامه ›› "هابیل و قابیل" یا "آدم و حوا" دلیلی بر رویکرد تبارشناسی اثره؟
3. "تنهایی": شاید من اشتباه میکنم یا فراموش کردم (با اینکه همین امشب نمایش رو دیدم!)، ولی به نظرم حتی به صورت گذرا و لحظه ای هم اشاره ای به "تنهایی" نشد، نه در نصایح مادربزگانه "سولو" و نه در متن اپیزودها. اگر کسی چیزی یادش هست یادآوری کنه;) به نظرم سجاد افشاریان فراموش کرده که یه کلمه ای اون آخر انتهای عنوان نمایش گذاشته!

نمایش به شدت از یکدست نبودن لطمه می خوره. بازی ها به هیچ وجه در یک سطح نیستند و بالا و پایین زیاد دارند. شخصا علت اجرای اپیزود هابیل و قابیل-که با بازی عالی هوتن شکیبا جزو بهترین اپیزودهای این کاره- با تم هندی رو درک نمیکنم (شاید خنده و بامزه گی تنها توجیهی باشه که بشه آورد). صحنه عروسی دانشجو ها هم واقعا نمایش رو در حد یک کمدی فوق العاده سخیف پایین میاره که به هیچ وجه در شأن تئاتر شهر نیست (احتمالا دوستانی که نمایش رو با کارهای "گلریز" مقایسه کردند بیشتر از همه از این صحنه شاکی اند!). موسیقی کار شنیدنی بود ولی دکور حرف چندانی برای گفتن نداشت و به نظر اصلا فکری پشتش نبود. کارگردانی سجاد افشاریان قابل قبول و مطمئنا پر از خلاقیت بود، هر چند که شخصا از نمایشنامه و دیالوگ ها راضی نبودم. مونولوگ های سولو هم خیلی نچسب و شعاری بود و شاید اصلا حذف این شخصیت سطح کار رو بهبود می داد.
کاملا با حرفهات موافقم
۰۶ تیر ۱۳۹۱
علی جان در رابطه با تنهایی یه توضیح به شما بدم
گاهی وقتها برای اینکه کسی از حقیقتی تلخ ناراحت نشه ، بهش دروغ میگی...در اینجا شما حتما احساس تنهایی میکنید
چون حقیقت تلخ رو درون خودت ریختی و دوستت یا مادرت یا پدرت یا همسرت رو ازون تلخی بدور نگه داشتی
مثلا در نمایش اون پسری که موتورش رو پلیس خوابونده و این حقیقت رو از پدرش مخفی میکنه و دروغ میگه بهش یکی از همین تنهایی های منتج شده ... دیدن ادامه ›› از دروغه...
یه بار دیگه کار رو با دقت نگاه کنی میبینی در تمام قسمتها این مسئله هست
تنهایی فقط به این نمیگن که آدم هیچ کس رو نداشته باشه
یه وقتهایی خیلی آدم دور و برته اما باز تنهایی...

در مورد اسم نمایش البته تا حدودی باهات موافقم ، اما به هر حال منظور نویسنده چنین بوده و مهم اونه . اصولا نباید زیاد به اسم نمایشها اعتماد کرد و با پیش زمینه به سالن رفت
این روی نگرش ما به اثر تاثیر میذاره

ممنونم ازت
بدرود
۰۶ تیر ۱۳۹۱
ممنون از توضیحاتت کیارش جان. کاملا حرفت رو قبول دارم در مورد اینکه دروغ منجر به تنهایی آدم میشه و ممکنه بعضی اوقات وسط یه جمع شلوغ هم احساس تنهایی کنی...
حرف من ولی اینه که این موارد توی نمایش در نیمده، یعنی من به عنوان تماشاگر وقتی نگاه میکنم متوجه تنهایی کاراکترها(بعد از دروغ گفتن) نمیشم. به نظرم اگر واقعا بخش تنهایی مد نظر بود باید بیشتر روش مانور داده میشد.
البته شاید این کار تعمدی از طرف کارگردان بوده اما چنین پرداخت های کمرنگی که شاید با یه رویکرد مینی مالیسم اجرا شده در نمایشی که همه چی انقدر رو و اغراق شده بازی میشه (و ادعای گروتسک بودن داره) با کلیت اثر هماهنگ نیست.
شاد باشی
۰۷ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خوندن این نقد راجع به این نمایش فکر می کنم خالی از لطف نباشه. من نمایش رو ندیدم هنوز (و مرددم). شاید اگه دوستانی که دیدن نظرشون رو راجع به این نقد بگن بهتر بشه قضاوت کرد

http://theater.ir/fa/reviews.php?id=28562
متشکرم بابت ابن لینک.درصد زیادی از مباحثی که تو نقد اومده رو شخصاً قبول دارم.اما با همه اینها کار ارزش یک بار دیدن رو داره.
۳۰ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید