این نظر و مواجههٔ شخصی من با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
من امشب کار رو دیدم! خیلی با پسند و سلیقهٔ من سازگار نبود. حتی امیدوار بودم ابزورد کار رو نجات بده که اونم موفق نبود. حقیقتش نمایش برای اینکه حتی تو سالن ۲ ارغوان هم اجرا بره خیلی خیلی کار داره و همینطور جا برای پیشرفتهای اساسی! کار هنرجویی و دانشجویی است، توقع خیلی بالایی نباید ازش داشت، اما باز من همیشه گفتم کار دانشجویی هم یه استاندارهایی داره. همین اول نکتهٔ مثبتی که به ذهنم رسید رو عرض میکنم تا بریم سراغ بقیهٔ ماجرا. حقیقتش من از دیدن بازیهای یکدست خیلی خوشم اومد، خوب نیستند اما متوسطاند. کمی رو به بالا، کمی رو به پائین. یه تلورانس معقولی دارند و بازیهاشون تو ذوق تماشاگر نمیزنه. برای شخص من این خیلی نکتهٔ مهمیه. من برای ۷۰ درصد بازیگرا به شرط تداوم، تمرین و ممارست آیندهٔ خوبی رو پیشبینی میکنم.
طراحی نور از طراحی صحنه و لباس و چهرهپردازی خیلی بهتره ولی باز باید تو همون مقیاس کار دانشجویی دیده بشه نه بیشتر.
من اما بزرگترین مشکل این کار رو متنش میدونم! متن بلاتکلیفه، کند و طولانی و کشداره، حرفی برای گفتن نداره یا نمیتونه حرفش رو بزنه، نه ابزورده، نه کمدی. یک سری ارجاعات به کتابها و نمایشنامههای مختلف داره که فقط اطلاعات سرشار نویسنده رو نشون میده، برای من به عنوان تماشاگر و بیننده خیلی کارایی نداره.
نکتهٔ دیگری که خدمت نویسنده و تهیهکنندهٔ محترم کار هم عرض کردم و به نظرم نکتهٔ مهمیه عجلهای بود که برای به صحنه رفتن مشهود بود. من امیدوارم
... دیدن ادامه ››
این دوستان با ممارست و تمرین زیاد به جایگاهی برسند که تماشاگران از دیدن بازیها و اجراشون لذت کافی رو ببرند. راستش رو بخواهید با این تجربیات اندک نمیشه تئاتر حرفهای به صحنه برد!