در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آنا عـلـامی | درباره نمایش P2
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:56:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام و خسته نباشید ....
واقعا با اینکه اجرای شب اول این نمایش بود تمامی هنرمندان عزیز بسیار عالی و مسلط بودند ....متنی فوق العاده تاثیرگذار و تامل برانگیز ....کلیت ذهنی کارگردان و ارتباط ضحاک!با شرایط فعلی...و متاسفانه خواب و غفلت مردم ... و خو گرفتن به شرایط بد.. و منجلابی !که انسانها درگیرشن و با همون هم کنار میان.....(بعضا چون مجبووورن به خاطر شرایط فعلی و ...:(
....کلا خیلی پرمفهوم بود امیدوارم مردم عزیز به تماشای این تئاتر با نویسندگی قوی و جذذذذاب و کارگردانی بسیار خوب ...طراحی صحنه و ایده پردازی که دقیقا تماشاگرو به فکرکردن وادار می کرد...و بسیار هنری و حرفه ای بود المانهای کوچک(میزها) و تغییر المانهای کوچک در گوشه ای از سالن (تحت سلطه بودن و زیر دست بودن آنها به وسیله یک قدرت بالادست!)و همزمان به ساز بالادست زورگو رقصیدن و تغییر دکور(میزهای بزرگ )که در طراحی صحنه به کار رفته بود همزمان با تغییر المانهای کوچک به خوبی 1 مفهوم اصلی!!!رو میرسوند
....شرایط بد و همیشه یک عده بازیچه و به فرمان یک سلطه گر...جبار...چپاول گر یا صفات دیگری که نمیخوام بگم..!هستند رو به خوبی نمایش دادند.. ایده ی گردو:مغزها!بسیار جالب بود وطراحی فوق العاده دو طبقه ای (پلکان و قشر متفاوت و جایگاه هرکدام بالادست و پایین دست.....و معانی ای که در این طراحی نهفته بود امیدوارم همه به خوبی درک کرده باشند:)) و عمیق به تک تک دیالوگها و طراحی ناب صحنه توجه داشته باشند .از تهیه کننده و دست اندرکاران محترم سپاسگزار به خاطر این مجموعه خوبی که با هنر تمام و خیلی تاثیر گذار در کنار هم جمع شده بودند ....دیالوگ خوب و تحححسین برانگیز خانم صمدی وقتی نقاب(ماسک نماد ... دیدن ادامه ›› گاو!رو در دست گرفتند و رو به سمت تماشاگران تلنگرهای خوبی به تماشاچی زدند!امیدوارم از خواب غفلت بیداررر شوند بعضی از هموطنان گرامی :))...
و من به شخصه خیلی این اثرو با شرایط اجتماعی فعلی مشابه دیدم و شرمساااار شدم به عنوان عضوی از جامعه که دیگه صدای خودِ ضحاک ستمگر و نه دادگر!بلند شده بود از بی حس و حالی مردم...
.و خسته نباشید میگم به هنرمند عزیزی که نمادی از اقشاری از جامعه بودند که زیر طبقه بالادستان و زورگویاند و گرچه خواب نیستند و در بیداری و هوشیاری! در حالت تلاشند - و همواره بدون توجه به خواب غفلت دیگران به تلاش خود در این مسیر، حتی دشوار!ادامه می دهند- ولی درجا زدن در یکجا و به نتیجه نرسیدن این دویدنها( برداشت شخصی من با توجه به صفحه-دورِ گردانی!که به نقطه آغاز خود بازمیگشت!) باز هم به خاطر شرایط حاکم و نبود هوشیاران و بیداران دیگر!متاسفانه دقیقا در یکجا ثابت دویدن و باز به همان نقطه برگشتن هست......
اما مهم غیرت و همت و تلاش این هنرمند عزیز به عنوان یک عضو جامعه که نمی خواااد اشتباه دیگران رو انجام بده و دست از تلاش بر نمیداشت تحسین برانگیز بود.
.شرممون باید بیاد که دیگه ضحاک هم افسوس خورد به حال ما ...و ای کاش خانم صمدی عزیز در چند جهت سالن می چرخیدند و اون دیالوگ تاثیر گذار رو رو به همه ی مردم میگفتند(وقتی نقاب رو برداشتنتد...بلکه بعضیهامون بیشتر بیندیشیم به عملکرد خودمون! اینکه ما هرکدوم چه جوری ایم ...کجای این قصه جاا داریم؟؟؟چرا باید به جائی رسیده باشیم که عادت کنیم به خو گرفتن با وضعیتهای نا بهنجار و حتی بیشتر فرو رفتن در منجلابی که گیر افتادیم . تحملشم می کنیم و تلاش و مبارزه برای رهائی از این وضعیت انجام نمیدیم ...:(
عالی بود ممنون این کار ارزش دیدن مجدد رو داره پیشنهاد می کنم ببینید عزیزان...
از هنر خاص و متفاوت جناب آقای کرمی عزیز و ضحاکِ!عزیز:))) سپاسگزارم خیییلی زیبا و متفاوت بود ایفای نقششون و همچنین بقیه هنرمندان گرامی این نمایش...دست مریزاااااااد به این متن فوق العاده و کُل گروه هنرمند و با پشتکار و زحمتکش:)
با سپاس ...من که دلم میخواد باز هم ببینم:)