در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرش | درباره فیلم گذشته - le passé (هنر و تجربه)
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:27:33
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این فیلم رو دیروز تو سینما آفریقا دیدم سینمایی که دو سال پیش جدایی نادر از سیمین رو دیده بودم و واقعا لذت برده برده بودم 2 ساعت میخکوب بودم روی صندلی پلک نمی زدم واقعا خومو در فیلم احساس می کردم و شاید بهترین تجربه فیلم دیدنم بود اما این فیلم علارقم بازیها و فیلم برداری عالی به من اون حسو نداد و آخرای فیلم خوابم گرفته بود !! فکر می کنم علتش اشکالات فیلم نامه بود که عرض می کنم.
دخالت های زیادی احمد تو زندگی زنی که سالها ازش جدا شده بود و با یه مرد دیگه داشت ازدواج می کرد به نظرم یه کم غیر منطقی بود مثلا اون صحنه درست کردن ظرفشویی اوجش بود یا غذا درست کردن . احمد اولای فیلم داشت می رفت هتل اما چی باعث شد بمونه و این طوری تو زندگی زنه تاثیر بذاره عجیب بود.
مسیله دیگه دروغ ها و پنهان کاری های پشت سر هم و سریالی آدمای فیلم بود که به نطرم یه کم زیادی بود مخصوصا شاگرد سمیر که به دروغ خوشو زن میر معرفی کرده بود و همین به نظرم نقطه تاریک فیلم نامه است. وقتی کسی زنگ می زنه به جایی و با کسی کار داره میگه که من با فلانی کار دارم چطور شاگرد سمیر که لوسی رو نمی شناخته فهیمده که این لوسیه و می خواد اسراری رو از رابطه سمیر فاش کنه که خودشو زن سمیر معرفی کرده. این به نظر اصلا منطقی نمی آد. مگر اینکه بگیم دختره خودشو معرفی کرده باشه که بازم از کجا می دونسته می خاد اسرار فاش کنه!!!!

این فیلم به نظرم خیلی شبیه جدایی بود همون دقدقه ها با همون ساختار (صحنه حمام پدر و پسر در هر دو فیلم بود صحنه دادگاه و ... )با این تفاوت ... دیدن ادامه ›› بزرگ که تو این فیلم حضور کارگردان (دخالت کارگردان )رو می شد حس کرد مثل آشکارسازی های زیادی و کمی غیر منطقی و پشت سر هم آدما. از جایی به بعد هر لحظه ممکن بود کسی چیزی بگه تا مسیر فیلم عوض بشه حتی به نظرم این آشکارسازیا انگار داشت به تماشاگر کلک می زد و بازیش می داد حتی می خوام بگم داشت حالت کمیک به خوش می گرفت (فکر کنم دارم زیاده روی می کنم) مثلا ممکن بود لوسی بیاد بگه اصلا من ایمیل نفرستادم !!! یا چه می دونم هر چیز دیگه. و یا برگشتنای آدمای فیلم و تغییر عقیده خیلی تکرار شد طور یکه می شد برگشتن سمیر رو در آخر فیلم حدس زد. (البته تموم شدن فیلم روی دستهای سمیر و زنش هم به نطر شخص من خیلی قشنگ نبود کمی عوامانه بود می تونست پشت در قرار گرفتن سمیر تموم بشه اینکه بره تو اتاق عطر بزنه و ما تماشاچیا زل بزنیم به دسته ببینیم فشار داده یا نه یا فشار میده قشنگ نبود به نظرم شاید آخرین بازی کارگردان با تماشاگر بود!! )
در کل فیلم قوی بود بازی ها فوق العاده بود اما به شخصه من خیلی نتونستم داشتانشو باور کنم و به نظر یه عقب گرد بود در کارنامه فرهادی . امید وارم فیلم بعدیش فیلم خیلی بهتر باشه
مازیار مجد این را خواند
امین خسروی سرشکی، حمید خورشیدی و میثم محفوظی این را دوست دارند
شاید اینطوری منطقی باشه که دختره که زنگ میزنه خشکشویی،مطمئنه اونیکه گوشیو برمیداره زن سمیره
۱۶ تیر ۱۳۹۲
mn_rst: درست میگید شما ، اما خیلی بعیده که کسی زنگ بزنه جایی و نگه با کی کار دارم و فوری بره سر اصل مطلب اونم وقتی می خواد چنین مطلب مهمی بگه
۱۷ تیر ۱۳۹۲
ممنون حمید جان لطف داری
۱۷ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید