«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
متن خوب ایرانی را حمایت کنیم. بر اساس این خواسته، پروانه الجزایری، غلامرضا لبخندی و مختلف الاضلاع را می توانم کارهای برگزیده ام بدانم.
و اما در مورد کار: دو راس و دو گوشه که اضلاع را می سازند و این اضلاع با تغییر فاصله یا گشتن حول محور هر راس جهانی از اندیشه و تعامل انسانی را تصویر می کنند و همین است که وقتی این نمایش را می بینی هر لحظه به درکت از آنچه می بینی اضافه می شود. در اپیزودهای مختلف اضلاعی را می بینی که پیوستگی یک تاریخ لغزنده و نامطمئن را در عین شباهت و تکرار نشان می دهد. هیچ چیز در این نمایش قطعی نیست و همین هم زیباترش کرده. نویسنده و کارگردان به خوبی ارتباط بین اپیزودها را برقرار کردند، می توانم میزانسن این کار را عالی قلماد کنم.
طنز متن عالی و تمیز بود. بخش سهراب شهید ثالث برای من بسیار تاثیرگذار بود و لحظه ای اشک به چشمم آورد. جاودانکی کوندرایی در گوشه ای از متن، پروپاگاندای دوران جنگ ها، تبادلات شبه احساسی دو جنسیت، گفتگوی دانا و دانا، احمق و احمق و چیزی بین این هردو، گفتگوی بین نهاد مذهب و هنر که توی دیگ سیاست با هم قُل می خورند، این ها همه پدیده ها و اجزای به هم پیوسته و پویای یک تاریخ اند و بی شک خیرآبادی با درک بالایی دست به نگاشتن این ها زده. ابعاد زیادی از این پدیده را هنوز برای خود مغفول می دانم و اگر فرصتی دست دهد مایل به دیدن دوباره ی اثر هستم.
در مورد بازی هم بگویم که بازی آقای فلاح بسیار منعطف و خواستنی بود؛ خانم حجار هم هنر این را به رخ کشید که بی کلمه ای اضافه و با کمی تغییر در لحن می تواند جملاتش را بسیار تاثیرگذار کند و اگر کمی صداسازی قوی تری از او می دیدیم، شاید می شد حضور او را بیشتر ستایش کرد.