در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرمین قهقائی | درباره نمایش فرشته تاریخ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:39:31
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
همین که جرات نکنی راحت در مورد کار نظرت را بنویسی، همین که خودت را ملزم بدانی بروی و در مورد بعضی مفاهیم این متن مطالعه کنی، همین که رضا بهبودی عزیز و درخشان یا باران کوثری نقش های اول این کار نبودند و میلاد رحیمی که ابدا تشویق های سالن را شایسته و کافی برای حضور قدرتمندش بر روی این صحنه نمی دانم نقش اول کار را ایفا کرد، همین که اگر نمی دانستم که به تماشای متنی ایرانی نشسته ام شاید به سادگی باورم می شد که کار نویسنده ای آلمانی دارد، برای من که زیاد تئاتر می بینم مژده است، مژده برای یافتن نویسنده و کارگردانی که کارهای بعدشان را هم از دست نخواهم داد و با خیال راحت پیشنهادشان خواهم کرد. این کار را عمیقا متعهد به تئاتر دیدم، بدون این که شعار تعهد و مانیفست عشق به تئاتر بدهد. این را از این بابت میگویم که بسیاری از متن های فلسفی روایی ایرانی، چنان که مد شده، از ریل اصلی نوشتار خارج شده و گاهی خام و گاهی نابخردانه ذات تئاتر را وارد متن روایت می کنند. نویسنده از این باب نیز شاهکار کرده و تعهد به تئاتر و افزودن درک و دانش به مخاطب را بسیار پخته در متن نمایش ارائه کرده است. همچنین با درک عمیقش نسبت به فلسفه ی تاریخ تو را به کنجکاوی در سیر تحول تاریخ کشورمان نیز سوق می دهد. شیوه ی پایان بندی و انواع سناریوها به من مخاطب احساس محترم بودن بیشتر می داد. وقتی به مرگ تصادفی یک آنارشیست فوی مشهور فکر کردم و شیوه روایت انواع پایان بندی هایش، دیدم که قلم رضایی راد می تواند فراتر از فو (فارغ از مبنای فکری احتمالا متفاوت) هم برود.
اجرای سوم این کار طولانی آن قدر روان بود که کمتر دیده بودم، طرح صحنه و دکور آنچنان جا افتاده، لباس ها متناسب، انتخاب تصاویر بی نقص و شیوه ورود و خروج بازیگران به صحنه آن قدر دلربا بود که با همه ی آنچه از مواد قندی و فسفر برای تماشایش سوزاندم، لذتی کمیاب را به من رساند.
من فرشته تاریخ را عمیقا دوست داشته، می ستایم و شاید اگر فهم بیشتری از این متن می داشتم این ستایش افزون ... دیدن ادامه ›› می شد.
بسیار حیف خواهد شد اگر این متن شاعرانه ی فلسفی به زبان های دیگر و بر صحنه های بین المللی دیده نشود. تحسین می کنم تمام تماشاگرانی که یکصد و هشتاد دقیقه، یعنی دو برابر تماشای یک مسابقه فوتبال، با رعایت سکوت و تمرکز این کار را تماشا کردند و امیدوارم این نمایش بتواند به بهترین نحو، مخاطبان اهل دانش را جذب نموده، دیده و موفق باشد.
یک آرزوی سلامت هم برای دیسک کمر میلاد رحیمی عزیز در طول روزهای اجرا دارم، که بی شک فشار جسمی زیادی را هم از بابت نقشی که 180 دقیقه بی وقفه بازی کرد تحمل می کند.
ضمنا خالی از لطف نیست که بگویم من این کار را از کارهایی که پیشتر از آقای رضایی راد دیدم بیشتر پسندیدم.