«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
عامل دیگه ای که برخلاف آنچه باید سیل نظرات منفی رو به سمت کار روانه کرده،مقایسه اجتناب ناپذیر و در هر صورت محکوم به شکست با فیلم هست که جدا از تفاوتها و محدودیتهای مدیوم تاتر نسبت به سینما،فیلم یه اثر شاخص در مقیاس جهانی هست و طبعا تاتر محدود و کوچک کشور ما که زیر فشار انواع سانسورهای مردمی و حکومتی و بدون حداقل پشتوانه مالی در کشوری که از عواقب جنگ و تحریم و...رنج میبره...درین مقایسه پیشاپیش باخته است و کلا هرچند سخت هست ولی لازم هست که تماشاگر اثر رو با ذهن خالی ببینه و توقع زنده شدن لذتی که از تماشای کار ارجینال برده رو نداشته باشه.... این شکست در مقایسه ناشی از اقتباس فقط محدودبه سینما نمیشه و مثلا فیلم بیگانه توکلی هرچند شاهکار نبود ولی نسبت به سایر فیلمهاش هم ضعیف تر نبود ولی وقتی در اون کفه ترازو فیلم رویایی "اتوبوسی بنام هوس" باشه،فیلم بخت برگشته توکلی کاریکاتوری،عذاب آور و از دید بعضی مسخره میشود(گفتم توکلی دیدن مارادونا رو به عموم مسلمین توصیه کنین که سخت خوب فبلمی هست این دیه گو!)
متاسفانه در قرارهای گروهی نظرات منفی بشدت روی هم تاثیر میزارن و به دلایلی که مربوط به خلقیات خاص ما ایرانیها میشه،جوی ایجاد میشه که نظرات لحظه به لحظه و به شکل تصاعدی منفی تر میشه و جمع در کوبیدن کار به نوعی همدلی و وحدت کلمه!! میرسه و در چنین فضایی یا یه کار باید فوق العاده باشه و یا کسی با شجاعت و اعتماد بنفس وحشتناک زیاد وجود داشته باشه تا کار رو کمی خاکستری ببینه....لذا به گروههای تاتری توصیه میکنم تخفیف هاشونو به روزای اول اختصاص ندن(البته این شامل گروههای جوان و گمنام نمیشه اما در صورت وجود چهره های تلویزیونی و زیبا ،فرضیه مذکور مقادیر بیشتری شامل حالشون خواهد شد!)جدا از موارد اخیر قبلی،زمانی که مسِئول کانون فیلم دانشگاه بودم و بلیطای رایگان فیلم و تخفیف بالای تیاتر رو برا بچه ها میگرفتم این داستان تا جایی پیش رفت که از کار بیضایی هم بدشون اومده بود...!!!!! و لذا بر آن شدم که جای سی بلیط در یک روز،ده بسته سه تایی بگیرم که خوشبختانه جواب داد و غالبا اون سی نفر در شبکه های اجتماعی حقیقی دوران آنالوگ به تبلیغ تیاتر یا فیلم مربوطه میپرداختن و ما نیز در عالم نوزده سالگی حظ وافری میبردیم از نقش داشتن در پر کردن صندلیها...!