در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آریو راقب کیانی | درباره نمایش روال عادی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:29:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
روال کاملا عادی

سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر این روزها میزبان اجرای نمایشنامه روال عادی اثر "ژان کلود کاری یر" داستان نویس ... دیدن ادامه ›› و فیلم نامه نویس سرشناس فرانسوی ( که همکاری های چندی با لوئیس بونوئل داشته است)، به کارگردانی محمد رضا خاکی می باشد. نمایشنامه ی ژان کلود کاری یر تصویر گر جامعه ای است که در آن غیرعادی ترین چیزها مبدل به امری عادی و به مرور ماهیت و شناسه آن اجتماع میشود. جامعه ای که در آن آدم فروشی خود خواسته، پس از مدتی به خود فروشی ناخواسته ایدیولوژیکی، جهت بقاء و عدم حذف منجر میشود که در آن فاش کردن اسرار دیگران و من جمله خود، انگاره ای ارزشی در یک فرهنگ ته نشین شده میشود. در این جامعه نه متکلم این سر درون و بیرون میداند در کدام طبقه لغزنده زیست میکند و نه مستمع این حرف ها.
نمایشنامه بر خلاف دیالوگ محور بودن آن که بر چسب رادیویی بودن به خود میگیرد، نقش بازیگر را پررنگ میشمارد. بنابراین تماشاگر صرفا شاهد یک بازی پینگ پونگی کلامی بین دو پرسوناژ روی صحنه نیست. دیالوگ هایی که علاوه بر کارکرد اطلاعات دادن (وارد کردن حوادث در داستان ) به تماشاگر و مکشوف ساختن سرشت شخصیت ها، خاصیت های متفاوتی را اعم از مفاحصه، مناظره، مباحثه و در نهایت مصالحه را به خود می گیرد. ثابت نشستن دو کارکتر پشت میز و روبروی هم، شاید از منظری آنها را به بی تحرکی و یا تحلیل حرکاتی بدنی واداشته است ولیکن این صرفه جویی در حرکات، حالاتی بدنی دیگری را از دو کارکتر پیش روی تماشاگر میگذارد، که به عنوان ژست روانی پرسوناژها بخشی از هویت آنها میشود. کنش و واکنش کارکترها در مقابل این بازی زبانی ( سوال وجواب ) به یک میماژ ( بیان بدنی افکار ) با کمک دست ( رعشه دست و تیک عصبی و بازی با اشیاء روی میز، لیوان خالی آب را سرکشیدن ) و میمیک میشود که در بزنگاه های مختلف نمایش درست تعریف شده است.
مسعود دلخواه در نقش خبرچین استادانه توانسته است در بستر شرایط نامطلوب جامعه امنیتی برآمده از یک حکومت دیکتاتوری، احساس امنیت شخصی کارکتر را به تماشاگر القا کند. خلق خبرچینی که نه تنها در مقابل بازجویی های کمسیر تعادل خود را از دست نمیدهد، بلکه این بازی گفتاری را حتی در بازی در سکوت هایش به نفع خود میکند و تا جائی پیش میرود که توازن فکری کمسیر ( با بازی کوروش سلیمانی ) را بر هم میزند. هر دو بازیگر با کمترین تحرک صحنه ای و اکت تقلیل یافته، تجلی گاه شخصیت هایی میشوند که در رئالیستی ترین حالت ممکن به مصاف محکوم کردن و چه بسا شکنجه روحی دادن به یکدیگر میگردند. در این بازی گناه کار یابی و بی گناه یابی، مدام پل ارتباطی این دو تن قطع و وصل میشود.
نمایش گروتسک "روال عادی" به قدری برای تماشاگر به منظومه ای از روال غیرعادی ها تبدیل میشود که در پس خنده تلخی که از او میگیرد به او میفهماند که لازمه ادامه حیات این دو تن در این حکومت ظالم، ورای پرونده سازی برای دیگران، از اتهام زنی به خود و خود مقصر بینی شروع میشود. از مازوخیسمی که در خبرچین هست تا سادیسمی که در کمیسر، همه و همه دست به هم میدهند که قصه این جامعه را از خود آزاری و دیگر آزاری به حذف خود پیش راند. خودی که خیلی وقت است که در بین خودی ها و ناخودی ها حل شده است.

http://www.armandaily.ir/fa/news/main/190000/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%88%D8%AE%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AA%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%B3%D9%85!%E2%80%8F