در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آریو راقب کیانی | درباره نمایش دن کامیلو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:49:51
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شام آخر


من را یهودا خطاب نکن ... تمثال مسیح قصد کوچ کردن از اقلیم یک کشیش ( کلیسا ) جهت عزیمت به تعطیلات را دارد، کشیش انجیل خود را به وی تحویل میدهد ( امانت ) و از منظر مسیح در قالب یکی از حواریون ظاهر میگردد. کشیشی که با فروختن ابتدایی ترین عقاید آموخته خود از مسیح (محبت بی قید و شرط به بندگان)، باعث مرگ روحانیت دین میشود و کلیسا مکانی میشود برای زد و بند های حزبی بین مسیحیان کمونیست! و مسحیان ارتدوکس. مسیح از کلیسا رخت بر میبندد و حواریون عصر حاضر اولین وعده غذای زمینی خود را با هم صرف میکنند. آداب غسل تعمید نکردن اپیدمی میشود.
با توجه به شناخت سابق بر این از شیوه بازیگری خانم الیکا عبدالرزاقی، احساس بر این میشد که شخصیت و روان مسبوق بر سابق ایشان همچنان در صحنه "دن کامیلو" کوروش نریمانی حاضر بوده است و تماشاگر صرفا به تماشای نمایه ای از ایشان نشسته که نتوانسته حقیقت تبدیل شده به نقشی باورپذیر را رویت کند.
سیامک صفری دوست داشتنی همچنان با این شیوه بازیگری در حال زندگی کردن است و مدت هاست با تکرار الگوی خود ساخته، در حال تکرار کردن هر آنچه از ... دیدن ادامه ›› برداشت شخصی خود از نقش های محوله است. مهم این است که این کپی کردن ها از روی دست خودش میباشد و این طعم مهارت بازیگری تا به امروز توانسته است سیراب کننده ذائقه مخاطبان تئاتری باشد.
هوتن شکیبا تبدیل به بازیگری شده است که در ایفای هر نقشی از فردیت های خود "برون شد" دارد و با روان کارکتر در هم می آمیزد و در تجربیات کثرت گرا خود، به هر نقش جایگاه جدید و والایی میبخشد.
هرمنوتیک شجاعانه کوروش نریمانی از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ " ﺩﻧﯿﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺩﻥ ﮐﺎﻣﯿﻠﻮ " در تمامی لحظات روی صحنه بودن نمایش تبدیل به یک حادثه ابتکاری نمیشود و گاهی طنز نوشتاری نمایشنامه در اجرا تبدیل به هجو میگردد و اصرار بر باقیماندن در این موقعیت باعث شده که تمامی حواس ها معطوف به جنبه های بیرونی ( خنداندن تماشاگر ) گشته و معنا ندید گرفته شود و یک اجرا فرمالیستی نه چندان خوش ساخت ارائه گردد.
موسیقی در پاره ای اوقات به عنوان یک عنصر انضمامی، دیالوگ گوئی بازیگران به تماشاگران را تحت الشعاع قرار میدهد.
میزانس ها و به تبع آن دکور صحنه بر اساس مضمون دیالوگ ها شکل میگیرد تا جائیکه به صورتی نمادین و شعاری ورودی خانه و میخانه را درست روبروی و قرینه و در تضاد ورودی کلیسا واقع میگردد و شرطی واقع شدن خانه روبینیا ( دبیر بازنشسته دهکده ) درست در مرکز و ثقلیت این دو مکان ، سعی در فرصت انتخاب به دانش آموختگان بر اساس تمایز گرایشات در بین این دو راهی را میدهد. دکور صحنه با آویزان کردن دوچرخه های فرسوده و اسقاطی، دلالتی دارد از بطالت راندن جماعتی در یک چرخه دعواهای حزبی که دست آخر خودشان مرکب خود را به دست خویش خراب میکنند و خودشان هم تعمیرش. بای سیکل ران های ابدی.
نقد زیبایی بود
ممنون
۰۲ خرداد ۱۳۹۳
سپاس از شما که خواندید
۰۳ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید