در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آریو راقب کیانی | درباره نمایش خانه.وا.ده
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:21:51
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اردک پلاستیکی

اینطور به نظر میرسد که نمایش "خانه.وا.ده" از ابتدا اجرا سعی در القا پدیده اخلاق به عنوان یک امر مطلق است تا نسبی. مطلق گرایی اخلاقی که در این نمایش به جبر افراط گرائی روی می آورد که از خرید لباس شنا برای دختر خانواده ای که از شنا کردن نفرت دارد تا ایجاد احساس مسئولیت در مقام مقایسه از تمام کردن بافتن یک پلیور با خواندن یک کتاب در چند سال، همه و همه دال بر آفتی است که به جان خانواده ای مغالطه گر افتاده است. شکل دهی بازیگران ( گریم و طراحی لباس ) در این نمایش همراستا و بر اساس همان مولفه به قیاس درآوردن چهره پرسوناژها به عنوان یک ایده ثابت در چند تن واحد بصری شده است.
در مرحله بعدی، چیستی همه چیز در این نمایش چه از لحاظ مادی و چه از بعد معنوی به نمادگرائی روی می آورد. از تقدس میزی که احترام بی چون و چرای خود را از اعضای خانواده وام میگیرد، از تعریف جایگاه پدر بودن در مقابل با آدم بودن، از تفسیر زود خوابیدن، از تنبیه و تشویق های بی قاعده یک نظام هرمی شکل در این خانواده دست به دست هم میدهد که یک اصول اخلاقی نمادین بقای خانواده را در حکمیت خود بداند و نداندکه چرا!
تنها دو چیز در این نمایش میخواهد واقعی بودن یا شاید حقیقی بودن خود را فریاد بزند، راکت تنیس که منجر به یک بازی یکطرفه با خود شخص میشود و اردک پلاستیکی که قرار است آنهم کودکی های یک شخصیت را به بازی بگیرد. اما یک خانواده ایده آل گرا و تمامیت خواه که همیشه در تمام حالات ممکن گفتگو با سایه ... دیدن ادامه ›› ها را بر اساس یک توافق ذهنی و جمعی در دستور کار خود قرار داده است، حیات مامن گونه خود را در انکار هر آن چیزی میبیند که اصل وجودیت اش را در خطر می اندازد و نمیخواهد که اصلا ببیند. سفسطه میشود یک قانون فراگیر و همیشگی و واکنشی عادی در برابر محرک های بدیع که آنهم چیزی جز شریک کردن تخیل در تحلیل مشترک افراد نیست.
صدای بازیگران به عنوان پیونده دهنده رابطه کلامی خانواده امضا شخصی هر کدام از آنها میشود بر پای گفتارشان. صدایی دلالت گر که از تکرار کردن های پدر بر کلمات کلیدی دیالوگ هایش، از وقفه و سکته های گفتاری مادربزرگ تا شک و تردید های مادر خانواده در انتهای کلمات ادا نشده اش ، همه سعی در معرفی پرسوناژها به عنوان فردیتی که در جمعیتی دست و پا میزنند و خود را هر از گاهی برای جلوگیری از فراموش شدن مدام معرفی میکنند. آنجا که در جدا افتادن دختر خانواده از خط مشی خانواده صدای او مردانه میشود، هم نشانی از قدرت گرفتن او دارد و هم نفی وجود یک خانواده متشکل از مرد و زن به صورت کل میباشد. پافشاری نظام رعب و وحشت این خانواده تا آنجا پیش میرود که خود کارکترها از خودشان میترسند. خودی از خودی و یک هنجار تبدیل به یک هذیان رفتاری متشابه و مقسم بین افراد میگردد. ذهن تماشاگر است که در پایاتن نمایش در این بازی در بازی ها، بازی میخورد و با وجود اینکه میخواهد نه میتواند همذات پنداری کنند و نه میتواند از تداعی گری بی حد و حصر این نمایش رهایی یابد.
اگر الان تنبیه اش نکنی ، بعدا یک جای دیگه تنبیه اش میکنی!
مثل همیشه جامع و کامل . دقیقا این قسمت از نوشته شما رو حس کردم

"ذهن تماشاگر است که در پایان نمایش در این بازی در بازی ها، بازی میخورد و با وجود اینکه میخواهد نه میتواند همذات پنداری کنند و نه میتواند از تداعی گری بی حد و حصر این نمایش رهایی یابد. "
۱۲ آذر ۱۳۹۳
خب اینطوری باید پوسترش رو هم عوض کنند که!!!
۱۸ آذر ۱۳۹۳
:))
نه پوسترش خوبه اینو عوض نکنن دیگه!
۱۸ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید