در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امیر عسگرزاده | درباره مستند چی چکا قصه شب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:35:21
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود بر هنرمند خوب میهنم، خانم رها فریدی
چی چکا قصه شب روایت تنهایی است، قصه ی موسیقی است، عشق است و ترانه و شعر. بی تعصب نزدیک شدن به چهره ی شاعر ‌ترانه خوان جنوب و به زیبایی نشان دادن پیوند جوانان امروز با موسیقی ابراهیم منصفی، هنر ستودنی کارگردان فیلم است. پرهیز از قهرمان سازی جهان سومی و تکریم و تجلیل خالی از نقد، نکته ایست که خانم رها فریدی به آن دقت کافی داشته است. از سوی دیگر، تصویرگری لایه های مختلف شخصیتی ابراهیم منصفی با چینش هوشمندانه ی مصاحبه ها انجام شده، طوری که خط کلی داستان حفظ می شود و مستند بیوگرافی را از تبدیل شدن به مشتی سکانس مصاحبه های بی ربط نجات می دهد.
قصه ی پر غصه ی زندگی ابراهیم منصفی، غم تنهایی و نداری او، سوز ترانه های عاشقانه اش، تصویر چهره ی رنج کشیده و افسون شده ی اعتیادش، همه و همه، به زیبایی، در فیلم چی چکا قصه شب جا گرفته اند.
امتیاز مثبت دیگر فیلم، نماندن در گذشته است: کارگردان به امروز و کودکان و جوانان امروز نقب می زند. از شیطنت معصومانه کودکان فیلم می گیرد و ترانه خوانی جوانان را کنار دریا و داخل قایق نشانمان می دهد، تو گویی که هر یک از اینها ابراهیم منصفی آینده می توانند باشند و یا تصویر زنده ی گذشته ی او هستند.
فیلم به شدت با محیط پیرامونی پیوند خورده است؛ پیوندی که دریچه ای باز می کند به شناخت بهتر شاعر دیروز و جوانان امروز. جنوب، بندر، کوچه های تنگ، لب آب و ساحل، موج و دریا، قایق و‌ لنج، آفتاب داغ و خنکای سایه، سختی کار و امرار معاش در این محیط داغ و گرم، شخصیت آدم های جنوب را می سازد، سختشان ... دیدن ادامه ›› می کند و در عین حال، نرم و واله و عاشق، به سان ابراهیم منصفی.
فیلم در عین بومی بودن و‌ شخصی بودن، انسانی و جهانی است. هم ذات پنداری یا دست کم، احساس نزدیکی با روح حساس و بلندپرواز شاعر عاشق و شکست خورده ای که در بلندای زندگی، تنها معلم بودن بی چشمداشتش، شعر و ترانه اش و صداقت صدای پر سوزش را به مردم بخشیده و جز غم نان و تنهایی و بلای اعتیاد چیزی نگرفته به واسطه ی هنر کارگردان رخ می دهد و از همین رو، سپاسگزار وی هستم.