در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهرنگ | درباره نمایش تانگوی تخم مرغ داغ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:02:17
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هادی مرزبان در شهریور ماه 92 اعلام کرده بود که نمایشنامه "تانگوی تخم‌مرغ داغ" نوشته زنده‌یاد اکبر رادی را به دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر ارائه خواهد داد و جالبه که این کار در جشنواره اجرا نشد! خیلی برام جالبه که بدونم دلیلش تایید نشدن نمایشنامه بوده یا نرسیدن اجرا به جشنواره. این هم لینک خبر مورخ 9/6/92:



با اجرای "تانگوی تخم‌مرغ داغ"مرزبان دِین خود را به رادی ادا می‌کند.

هادی مرزبان کارگردان و بازیگر تئاتر و سینما در این‌باره به مهر گفت: نمایشنامه "تانگوی تخم مرغ داغ" را برای اجرا در جشنواره تئاتر فجر و ... دیدن ادامه ›› پس از آن برای اجرای عمومی ارائه داده ام که امیدوارم پذیرفته شود چون اگر نمایش برای حضور در جشنواره پذیرفته شود اما با اجرای عمومی اش موافقت نشود ترجیح می‌دهم اثر را در جشنواره هم شرکت ندهم.

وی افزود: نمایش "تانگوی تخم مرغ داغ" آخرین نمایشنامه بزرگ اکبر رادی است که من از بین همه کارهای او هنوز آن را اجرا نکرده ام. با اجرای این نمایش دیگر اثری از زنده‌یاد رادی نمی ماند که من آن را به صحنه نیاورده باشم البته چند نمایشنامه تک پرده‌ای هست اما از نمایشنامه های بزرگ و پر پرسوناژ رادی دیگر اثری نمانده است. بنابراین اگر بخواهم بازهم از رادی نمایشی را کار کنم باید دست به باز تولید آثار گذشته بزنم.

مرزبان در پایان با ابراز امیدواری از تصویب این متن گفت: یکی از خواسته هایم این است که بتوانم این نمایشنامه را با گروه بازیگرانی که سال گذشته این اثر را در بنیاد رادی نمایشنامه خوانی کردیم اجرا کنم بنابراین با تغییراتی هم که در متن دادم امیدوارم مشکلی برای اجرا وجود نداشته باشد.

"تانگوی تخم مرغ داغ" شکل "مکتوب" از نمایشنامه "ارثیه ایرانی" اکبر رادی برای اجرا در صحنه است و داستان درگیری خانواده ای را بر سر ارث و میراث روایت می کند.

این نمایشنامه شهریور 91 با حضور بازیگرانی چون فردوس کاویانی،‌ فرزانه کابلی‌، بهرام ابراهیمی، روح‌الله کمانی، آزیتا خرمی‌، یاسمین عریشا‌ و سارا همتی‌ در دومین دوره از جلسات نمایشنامه خوانی بنیاد رادی روخوانی شد.
خب یعنی چی؟
یعنی یه کارگردان تا آخر عمرش فقط از یه نمایشناممه نویس کار رو صحنه می بره؟!
از این ترسناک ترم چیزی ممکنه؟
۰۲ فروردین ۱۳۹۳
آره موافقم با فرقی که گفتی. اما با اینکه دایره خلاقیت مرزبان به خاطر فقط از رادی اجرا کردن محدود شده موافق نیستم. من فقط یک اجرا از مرزبان دیدم. پلکان که زمستون 91 بود. که اجرایی بود پر از خلاقیت و فراتر از نمایشنامه.
در مورد اجرای دوباره آثار رادی هم در همون قسمتی از مصاحبه ش که بولد کردی خودش گفته که اگه بخواد کاری از رادی لاجرا کنه...، یعنی لزوما قصد نداره این کارو بکنه. در ضمن سیاوش جان به این هم توجه کن که باز تولید یک نمایش چون ایده های نو و حتی اجرای متفاوتی رو میطلبه میتونه خیلی متفاوت باشه و نکته دیگه اینکه نمایشی که بعد از بیست سال اجرا میشه داره برای دو نسل متفاوت اجرا میشه. پس من و تو میتونیم تیاتری رو ببینیم که رمان خودش کار موفقی بوده و ما بخاطر وجود پارامتر زمان از تماشاش مجروم بودیم.
۰۲ فروردین ۱۳۹۳
از رحمانیان، بیضایی و دژاکام هم اجرا داشته :)
۰۲ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
« بله ، این جوریه که ما، این جمع نمونه، هرکدوم یه تخم مرغ داغ توی … گذاشتیم و تند و با شکنجه رقص می کنیم؛ تانگو! یه تانگوی وحشیانه، دور یه خونه ی قشنگ نمونه.»
مکاشفه ای در قلمرو گناه / یادداشت اکبر رادی در مورد نمایشنامه تانگوی تخم مرغ داغ

نخست این که بگویم تانگوی تخم مرغ داغ، اجرای مکتوب دیگری از نمایشنامه ی ارثیه ایرانی است. بگیرید زیرسازی بنای آن، یا تاویل دیگری بر طرح ابتدایی و حتا، شاید ضربدر بطلانی بر صورت آن؛ که ندرتن بتوانید قطعه های هم قواره ای در مقایسه ی این دو متن پیدا کنید. غرض توجه این بضاعت است: تانگوی تخم مرغ داغ که سال ها روی دست من بوده، و در خلال کارهای کرده و ناکرده بر سر نقشه آن کار کرده ام، سخت، تنگ بسته، منضبط، تا این شده است که می بینید؛ به طوری که متن فعلی نمایشنامه دیگری از آب در آمده، و طبعن عنوان دیگری پذیرفته است: تانگوی تخم مرغ داغ. نامی بر گرفته از «نمایش» دیگری که در شبانه های عهد پهلوی داب بوده است. در آن مراسم شبانه تخم مرغ داغی در مرد می نهادند تا او را « تمشیت» کنند. و مرد از درون می سوخت و می گداخت، و در تحقیر هولناک جسم نعره می کشید و پای می کوبید و از هوش می رفت. و دیدم این چه استعاره ی نابی است برای نمایشنامه ی من، که تمثیل دراماتیک همین عذاب است در جان بی قرار انسان عصر ما ، که تخم مرغ داغی در اندرون خود دارد و با صرعی رنجبار روی خاک مرده پای می کوبد و افتاده رقص می کند.اما تانگوی تخم مرغ داغ کنایه نیست، اسائه نیست، نیش های سطحی، پرتاب های لوکس و این چیز های عامیانه نیست، هیچ؛ پشت لایه ی بسته ی داستان، این مکاشفه ای در قلمرو گناه است، در جهان با شقاوتی که بی گناهان گناه می کنند و گناهکاران در ذات خود بی گناهند، و شرّ بزرگ، یعنی « وضعیت» گناه در این میانه غایب است. انگشتِ لمس کوچک آویخته. هنگامی که این عصاره ی عذاب را در مشت می فشردم، شاهد جنبش یک عقرب، یکی از طغیانی ترین حالات نفسانی خود نیز بوده ام، که سر به شورش گذاشته، در سایه روشن صحنه می خزید و بر عفاف حس های آبی تانگوی تخم مرغ داغ من شعله می کشید. نمایشنامه ای در معاینه انسانِ ترک خورده ی روزگار ما و تاملی در نشانه شناسی یک درد، شکل مثلث ترکیب محوری، ... دیدن ادامه ›› و یک زبان سیاه وحشی پلی فونیک که از عمق میراث های فرهنگی دوردست ما قطره قطره چکیده، لامحاله تئاتر نوین ایران با تمام عصمت خود به شدت واژه های برهنه اش نیازمند است؛ به شرط آن که ما نیز در قضاوت مان چنان اعتماد و عدالتی داشته باشیم که با تجربه های آشکار زبان و توازن پنهان آن با جبر ساختار بی واهمه ای روبه رو شویم.پس، اینک تانگوی مرا با ظرافت و دقت بشنوید، آهسته درنگی کنید، و آنگاه در باب انتشار آن هرگونه مصلحت بدانید خیر است. گرچه آرزوی ممکنی داشتم که تانگوی تخم مرغ داغ را _ اگر نه روی صحنه- دست کم به تیراژ معدود کتابی ( فقط برای محصلین رشته و اهل حرفه) ببینم.که این درام نطفه بلورین ایمان من به حیثیت آدمی است؛ ترانه آنکه شبانه در گوش من سرود: « مرا با زوفا بشوی که طاهر شوم. مرا بشوی که از برف سفید تر شوم.»(کتاب مزامیر)با این همه سرنوشت نمایشنامه من هرچه باشد….. فرصتی است که مراتب احترام خود را در نهایت خضوع تقدیمتان کنم.
دو نگاه به این نمایشنامه:

1-از سایت ایران تئاتر:
http://www.theater.ir/fa/print.php?id=17993

2-نوشته نیما حسن دخت:
http://adambarfiha.com/?p=2592
۰۲ فروردین ۱۳۹۳
آره موناجان تیوال مشکل پیدا کرده. کامنت اول شمارو داره آخر نشون میده! پست قرار تئاتر سیاوشو هم بعد از دو هفته تازه پررنگش کرده بود!
۰۲ فروردین ۱۳۹۳
ئه آدم برفی ها:) ، نقد فیلم و پیشنهادهای فیلماشونم خوبه

مرسی بهرنگ از به اشتراک گذاری، متن بلند و خوبی بود یک جاهایی داستانو لو میده :)
۰۲ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید