نقدی بر راکب از رضا دهکی در وبسایت شما نیوز:
(این نقد پس از اجرای جشنواره نوشته شده است)
نمایش «راکب»، در واقع برپایی آیین زار یا بادجن – آیینی در جنوب کشور برای دور کردن ارواح و جن از روان روحزدگان و جنزدگان که در واقع اغلب مبتلایان به صرع و بیماران روانی بودند – توسط پیرمردی به نام بابا سعید به همراه دستیار جوانش – که مردم او را دیوانه میپندارند – میپردازد.
جغرافیای نمایش و ادبیات آن فضای جنوب کشور را تداعی میکند. والی روستا (عبدل گندینو) دچار جنون شده و بزرگان و پیران آن سرزمین، چاره را در جنگیری دیدهاند. ولی دستیار جوان پیرمرد جنگیر باتجربه، کار او را این بار سخت میداند. در طول مراسم زار، معلوم میشود که نه یک روح، که چندین روح راکب جسم گندینو شدهاند؛ ارواح کسانی که والی به طور مستقیم و غیرمستقیم در کشتهشدن و نیز ناآرامی روحشان پس از مرگ نقش داشته است.
بر طبق آیین زار، هر راکب، در ازای گرفتن چیزی که میخواهد، مرکب (جسم بیمار) خود را رها میکند. اما آخرین روح در ازای رها کردن مرکب چیزی نمیخواهد و بر طبق آیین زار، یا از بدن والی بیرون نمیرود و یا اگر برود، گندینو نیز خواهد مرد. این در شرایطی است که زنده ماندن والی نیز در این حال جنون،
... دیدن ادامه ››
تفاوتی با مردنش ندارد. نمایش در این شرایط با یک پایان باز، ولی عاقبتی یکسان به پایان میرسد. والی در هر حال مرده است.
نمایش راکب، در واقع بر اساس آنتیگونه سوفوکل شکل گرفته است و بر بستر جغرافیا و فرهنگ جنوب ایران روایت میشود. در واقع در این نمایش تنها نامها، جغرافیا و ادبیات نمایش تغییر کردهاند، وگرنه روایت همان است. با این حال نویسنده تلاش کرده که دیالوگها به آنتیگونه نزدیک نشوند. اجرای مدرن کار آمیخته به سنت و اسطوره، میتوانست ترکیبی مناسب برای ذائقه تماشاگران باشد.
با این حال به دلایل مختلف، اعم از بازی نه چندان قوی برخی بازیگران، ناآشنایی بسیاری از تماشاگران با فضای آیینی و اسطورهای کار و شاید شکل نگرفتن روایت کلی در ذهن مخاطب بر اساس روند اجرای نمایش، تماشاگران رضایت چندانی از کار نشان ندادند. تکرار صحنههای زار با روندی تقریبا تکراری – نواختن «مشایخ»، موسیقی آیین زار که به وسیله کسر، دهل،دمام و گاه قیچک نواخته میشود به همراه جذبه خاص بیمار – نیز شاید تا حدی روند کار را کسالتبار میکرد.
شاید تنها نکتهای از نمایش راکب که توجه تماشاگران را جلب کرد و میتوان آن را از تشویقهای پایانی کار نیز دریافت، موسیقی این کار بود. موسیقی و آوای جنوبی کار به قدری گرم و زنده بود که با تماشاگران به خوبی ارتباط برقرار کرد و شاید تنها دلیلی بود که تماشاگران تکرار آیین زار را تحمل میکردند. در مجموع نمایش «راکب» میتوانست با اجرایی بهتر و قوام یافتهتر و با ارائه توضیحاتی در خصوص آیین زار در بروشور کار – که در اجرای جشنواره توزیع نشد – داستان و روایت کار را بهتر به تماشاگر خود بنماید. کاری که شاید لازم باشد در اجرای عمومی کار مدنظر قرار گیرد. نمایش «راکب» به نویسندگی جمشید خانیان و کارگردانی کوروش زارعی در روز هشتم جشنواره تئاتر فجر در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفت. این اثر در بخش مسابقه تئاتر بینالملل حضور دارد.