«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
من این کار رو دیدم و چندان دوست نداشتم. شاید دلیلش اینه که به دیدن نمایش های تخت حوضی عادت ندارم، نمیدونم. اما میدونم چیزی که من رو میتونه بخندونه طنز یا کمدیه نه لودگی. خیلی از مواقع صحنه های خنده دار این کار من رو یاد نمایش های سبک [به سکون ب] سینما گلریزی مینداخت. قر و قمیش اومدن وسط صحنه تئاتر رو نمیفهمم (البته شاید جزئی از نمایش های تخت حوضی باشه که من ازش بی اطلاعم) اما میدونم که اصلا نمی پسندم. نمیفهمم به چه دلیلی بازیگر یا گروه موسیقی از تماشاگر میخواد که با کف زدن اجرا رو همراهی کنه(شاید این هم فلسفه ش در تخت حوضی بودنش باشه، نمیدونم!) و نمی فهمم چرا برخی از این تماشاگرها به حالت دست و جیغ و هورا در میومدن. از میزان تطابق داستان هم با بالماسکه دزدان بی اطلاعم (هنوز نمایشنامه ژان آنوی رو نخوندم) اما نکته جالب و خاصی در اون ندیدم. صرفا یک بستر بود برای ایجاد موقعیت های خنده دار.
البته این کار نکات مثبتی هم داشت مثل طراحی صحنه که به چشم میومد. یا سیاه بازی که همیشه برام جذابیت داشته. یا بازی علی عامل هاشمی که باز هم دوستش داشتم. در نمایش پابرهنه در پارک هم از معدود نکات مثبتش برای من بازی ایشون بود. این گروه هم که تقریبا گروه همون تئاتره. هیچ کدوم از این دو نمایش رو دوست نداشتم. براشون آرزوی موفقیت دارم اما دیگه تمایلی در من برای دیدن کارهای آتی شون وجود نداره.
به هر حال از دیدن این کار پشیمون نیستم چون باعث شد بفهمم چنین سبکی از نمایش رو دوست ندارم و احتمالا دیگه به تماشای چنین نمایش هایی نخواهم رفت.