چند شب پیش این اجرا رو دیدم . همه چیش برام تازگی داشت , سالن کوچولو با امکانات کم . دکور جمع و جور و عجیب , تعداد کم صندلی تماشاچی , سوژه عجیب و کلا متن سخت و طولانی .
بازیها از حد انتظار من بهتر بود . نمی دونم , شاید چون اسم سالن کارگاه نمایش بود آدم فکر میکنه قراره یه اجرای دانشجویی و خام رو ببینه . اما بازیها اکثرا متوسط رو به بالا بود .
نورپردازی خیلی خوب بود . اصلا نمی دونم مسئول نور از کجا تمام صحنه رو می دید که بتونه سر موقع نور رو عوض کنه !
طراحی صحنه کمی شلخته بود . جالب اینجاست که اتاق کناری این سالن انبار آکساسوآر بود که چون درش باز بود چشمم به داخلش افتاد و کلی اثباب اساسیه دیدم . تو طول این نمایش همه اش فکر میکردم هر چی از اون اتاق دیدن به درد می خوره آوردن اینور . مثل اون گچ بریهایی که از سقف آویزون بود یا اون تیکه چوب های ال ای دی داری که باهاش بازی می کردن . اما به نظرم بهتر بود تو پرده طوفان , شاه لیر خاک نمی آورد توی صحنه . اون سالن کوچیکه و تهویه درست نداره , حتی بازیگرها هم سرفه شون گرفته بود از خاک و خل توی صحنه .
اکثر بازیگرها از جون و دل بازی می کردن و این خیلی قابل احترام بود , مخصوصا خانمهای بازیگر سیاه پوش . صدای بازیگر خانم هم واقعا فوق العاده بود خیلی جاها دلم می خواست بیشتر می خوند . البته متاسفانه صدای خواننده مرد تعریفی نداشت شاید هم صداش گرفته بود , اما هیچ نت بالایی رو نتونست بخونه و
... دیدن ادامه ››
بیشتر تحریر ها فالش میشد .
قطعاتی که با هنگ درام نواخته شد خیلی قشنگ بود و اون ساز عجیب دست خانم نوازنده هم صدای جالبی تولید میکرد که برام تازگی داشت .
در هر صورت ممنون از زحمتی که این تیم برای این اجرا کشیدن و به امید دیدن کارهای بیشتر و حتما زیباتر از همه عزیزان