در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهار مومنی | درباره نمایش فرایند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:11:26
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ریتم کندِ نمایش(البته بنظرم فکر شده و تعمدی) ، بی جواب موندن از هرگونه دادخواهی ،رفته رفته منفعل شدن و خمیده شدنِ آقای کا ، پذیرش هر آنچه به سرش میومد ،حتی نشستن روی کوتاهترین صندلی، و در آخر پیروی از خانواده ی بیگانه واقعاااا اذیتم کرد( از نوعِ خوبش) یه جوری که هنوز ذهنم درگیرشه
دوستان تو کامنتا گفته بودن این نمایش آدمو میبره تو حال و هوای فیلم داگویل ، منم دقیقا همین حس رو داشتم یه جوری که هوس کردم دوباره داگویلو ببینم?
نور و دکورِ خوب
بازی آقای کا عالی
صحنه ی پایانی نمایش رو هم خیلی دوس داشتم
در کل دیدنش برام لذت بخش بود
حسابی خسته نباشید
امان از منفعل بودن ! کا ... فکر می‌کرد فقط در رو باز کرده ، در حالیکه ذره ذره حتی باورهای اونا رو پذیرفت و خودش در ذهن و زندگیش گرفتار موند ، بی‌هیچ دری ...
و افسوس وقتی دری به روی تو گشوده نیست، از هر راهی که بروی به بن‌بست می‌رسی !
راستی کِی قراره برفِ روی بام‌ها، بهاری بشن ؟
بهار جانم دوستان نگفتن فضای داگویل رو تداعی می‌کرد ! اون من بودم که گفتم و من خواهرتم (دارم از همین تریبون اعلام می‌کنم : من خواهر توام) شب بیا با هم داگویل رو ببینیم ?
۲۹ فروردین ۱۴۰۱
فرایند نابودی !!! ذهنی مریض و تاثیر مستقیم روی زندگی
آقای کا چه در ذهنش می‌گذشت ؟
ابتدا نمایش با ورود کا به منزلش صدا های عجیبی به گوش می‌رسد ، آیا این شروع ورود ما به خیالاته مریض کا نیست ؟ تنهایی او در مقابل خانواده آیی شاد در مقابل خود میبیند !!! یا حتی زنی زیبا رو و تنها که اورا به هم آغوشی فرا میخواند!!!
از کارمندی ارشد به آبدارچی !! از پادشاهی در منزل به نشستن بر روی کوتاه ... دیدن ادامه ›› ترین صندلی
کند بودن حرکت کا ، یا باانرژی نبودن او ، یا با سرعت کم غذا خوردن او در مقایسه با کاراکتر های دیگر نمایش چیز جز این که همه ی اشخاص زاییده تخیل کا بودن نمی‌رساند
منشی در وکالت به او گفت تو خودت بهتر میتوانی به خودت کمک کنی و این که برو زندگی کن ، برو استخر ، برو گردش این ها همگی یعنی وکیل کسی نبود جز خود کا !!!!!
او درگیر افکارات خود بود و در آخر نمایش همرنگ و همراه آن ها شد و فرایند نابودی را تا آخر طی کرد
نمایش در جاهایی سعی داشت تماشاگر را عصبی کند تا تماشاگر به کا نزدیک شه و اونو درک کنه
با تشکر از این نمایش عالی که باعث شد بعد از یک روز کامل از ذهنم بیرون نره
پویا کریمی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
پویا کریمی
فرایند نابودی !!! ذهنی مریض و تاثیر مستقیم روی زندگی آقای کا چه در ذهنش می‌گذشت ؟ ابتدا نمایش با ورود کا به منزلش صدا های عجیبی به گوش می‌رسد ، آیا این شروع ورود ما به خیالاته مریض کا نیست ...
??????
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید