با عرض سلام و خسته نباشید
از روزی که اعلام نمایش "برنارد مرده است" رو در تیوال دیدم و پوستر اولیه و خلاصه داستان رو خواندم بسیار برام جالب بود و شدیداً مجذوب شدم و خیلی منتظر بودم تا به دیدن این کار برم. بعد از نمایش "دژاوو" که بسیار دوستش دارم بیش از پانزده نمایش دیده ام و باید بگم فقط و فقط "برنارد مرده است" نمایشی است که به همان اندازه دوستش دارم. امشب این نمایش رو دیدم و شدیداً لذت بردم بطوریکه اگر باز هم بلافاصله اجرا میشد بدون شک مینشستم و میدیدم. داستان حرص و طمعی که نه تنها رفاقت و دوستی را در آغاز قربانی خود میکند، بلکه در ادامه حتی به خواهر هم سرایت کرده و نیز عشقی دروغین و پر از مکر را شکل میدهد که در نهایت به قتل می انجامد.
استفاده از دکور ساده با رنگی کبود و متروک و نیز نور ضعیف بسیار با فضای غمزده و پر از نیرنگ نمایش همخوانی داشت. همچنین موسیقی کار ساخته آنکیدو دارش خیلی عالی است، سبکی که من رو به یاد موسیقی گروههای فنلاندی در ژانری مشابه انداخت. استفاده از لباس های سیاه از همان آغاز بیانگر فرجام کار است که در صحنه فال ورق به اوج خود میرسد. استفاده از ویدیو پروژکتور هم که همیشه کار رو مصنوعی میکنه در این نمایش کاملا به جا مورد استفاده قرار گرفته و در زمانهایی مشخص کلاً صحنه تاریک میشه و روی دیواری با طرح آجری قسمت هایی از آنچه در حال رخ دادن است را بصورت یادداشت نشان میدهد... صداهای جانبی خیلی خوب هستند و با صدابرداری عالی پخش میشوند. ریتم اجرا به هیچ عنوان کند نمیشود و هر چهار بازیگر با تسلط کافی به اجرای نقش هایشان پرداختند.
با سپاس فراوان از همه عزیزانی که در تهیه و اجرای این نمایش کوشا بوده اند، با آرزوی موفقیت برای شما بزرگواران.