به نظرم از خیلی لحاظ با فیلم جذاب و متفاوتی روبرو هستیم ، همین که عین دو ساعت بیننده مشتاق فیلم رو دنبال میکنه و محو داستان میشه یعنی کارگردان
... دیدن ادامه ››
در ساختن فیلم موفق عمل کرده ، تو بازیها نوید محمدزاده به نظرم عالیه و نشون میده میتونه خارج از چهارچوب نقش های همیشگیش هم بدرخشه ولی پریناز ایزدیار حضور معمولی ای داره که شاید بخاطر پرداخت نامناسب نقشش باشه که بین رابطه عشقی و شغلی سردرگم مونده و درکل هم جای درخشش خاصی براش نگذاشته
اسپویل شدید و خفن فیلم ! ....... اسپویل شدید و خفن فیلم !
از نظر من همه چی فیلم عالی و تکمیله جز منطق پایانی ! معلوم نیست آقا سرهنگ تو اون شرایط وخیمش که بین رستگاری و انفصال از خدمت یه تار مو فاصله داره چرا و به چه انگیززه ای دومی رو انتخاب میکنه ؟ عشق و عاشقی یا متحول شدن روحی یا چی ؟ من هرجوری که فکر کردم و خودم رو جاش گذاشتم اونجا که ممدکار خانم با ژیان میره تو در زندان ! بی شک دوتا چک ناقابل نثارش میکردم ! سرهنگ ! یعنی اونجا استارت تحولت رو زدی ؟! چرااا ؟؟! یا اصلن مددکار خانم تو اون شرایط آشفته چرا باید بره تو رخت شور خونه (فکر کنم ) با درو دیوار صحبت کنه جای عمو سرخپوست که عانی هم لو بره ؟ بعد اصلن اگه همونجا آقا سرخپوست میگفت من اینجام چه نقشه و داستانی برای فرارش داشت ؟؟ یاتو اون پایان مثلن قهرمانانه ! عمو راننده قاق بوده ؟! اون که فهمیده فراری رو هم با وسایل بار زده اشکالی نداره ؟ تازه اگه باور کنیم خود نگهبان ها انقدر قاق بودن که داداشمون رو تو اون گشتن خفن زندان زیر جا داری !! پیدا نکردن :)))
بعد اصلن آخرش چی میشه ؟ با این حرکت قهرمانانه ! مددکار خانم عاشق سرهنگ منفصل از خدمت میشه و سالهای سال بخوبی و خوشی باهم زندگی میکنن و مملک هم بی خیال عمو سرخپوست میشه و تامام ؟! من میخواستم فیلم به این خوبی بسازم داداشمون رو میگرفتم و تحول سرهنگ رو هم با پیگیری خفن طور بخشیدن و اثبات بی گناهیش با نفوذ بیشتر سرگرد مخصوصن با شغل جدیدش و اون شاهد هایی که بی خیال شهادتشون شده بودن نشون میدادم ، آقا ! قدرت رئیس شهربانی بیشتره یا یه کدخدای ده ؟! :)))
از دید من فیلم در انتها یا هدفش رو گم میکنه یا دست کم در پرداخت یک پایان شکیل مثل شروع و ادامه ش بسیار ناموفق میمونه
7 از 10 4 ستاره