در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مریم شفقتی | درباره نمایش وقتی ما برگردیم دوپای آویزان مانده است
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:51:34
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امروز کار رو دیدم . در حال حاضر یک سری علامت سوالها تو ذهنم هست که اگه عزیزی لطف کنه و جواب بده شاید راحتتر بتونم گزینه دوست داشتم رو بزنم .
تزکیه نفس ، عزلت گزینی ، فرار از آدم ها ، نشخوار فکری ، جستجوی چیستی -
حسرت روزهای از دست رفته و عذاب ِاشتباههای بزرگ زندگی ، ترس ِ از قضاوت شدن و مجازات شدن . هراسی همیشگی در وجود انسان
روایت زندگی ما آدم ها، که علیرغم اشتباهات و گناه های بزرگ ، نقاب بر چهره زدیم و دایما این نقاب در حال تغییر و چرخشه همانند میزِگردون در کار که در هر چرخشی نمای جدیدی ازون می دیدیم (آشکار و پنهان) .
روایت فراموشی آدم ها و تظاهر به ندیدن اشتباههای یکدیگر ، فرصت طلبی و منفعت خواهی (سیرقهقرایی انسان)
نقاط قوت کار:
بازی های خوب و روان مخصوصن آقای تینو صالحی و شهروز دل افکار ، آقای لوک ( باورپذیری اسان ِنقش ایشون ) ، امادگی جسمانی خوب، طراحی لباس خوب ، نورپردازی مناسب بویژه زمان های خودواقعی شدن افراد( نقاب از چهره برداشتن) ، دکور ساده اما همسو با جریان داستان
نقاط ضعف کار :
حرکات بسیار زیاد بازیگران ... دیدن ادامه ›› که بیشتر مواقع باعث حواس پرتی میشد مخصوصن پرتاب وسیله ها به سمت هم که من دائما ترس از لغزش پا و یا به خطا رفتن نشانه رو داشتم .
موسیقی کار نسبتا خوب بود ، کمک خوبی به دریافت حس داستان داشت . ولی آهنگ هندی!!!
دیرزمانی است که برای دختران سرزمین من معنای عشق و عاشقی با آهنگ های هندی تداعی نمیشود و به زعم بنده حتی استفاده از آهنگ های کوچه بازاری عباس قادری و یا اهنگ های قدیمی ایرانی ( عشق نهیب دو نگاهه ، نمی دونم و..) برای به تصویر کشیدن رویاهای شیرین دخترک معصوم ملموس تره . (روستایی فقیر و به ظاهر دور از تکنولوژی)
رقص بی مورد و بی تناسب در انتهای کار که باعث عدم تداوم حس آثم / عاصم میشه .
نقاط ابهام :
١- علت حرکات بدنی بسیار زیاد ؟ سبک کارگردان؟ نماد مفهومی خاص؟
برداشت من: افت و خیزهای بازیگران میتونه نشان دهنده واکنش طبیعی ما ادم ها باشه که وقتی به کسی اعتماد می کنیم سعی داریم بش نزدیک شیم و بالعکس سعی در دوری گزیدن ، که در این کار این واکنش ها بصورت اغراق آمیز به نمایش در اومده
٢- پرتاپ اشیا به سمت هم :
برداشت من این بود که این کار به علت شلوغ جلوه دادن کار بوده چرا که در صورت حذف آن ، ریتم کار افت می کنه و شکل خبری بخود می گیره . پس عملا لازمه ی کار بود .
و کلام اخر اینکه کار خوب و دوست داشتنی بود . کاری که کلی سوال در ذهنت بوجود میاره و مجبور به تفکر در مورد سیر قهقرایی زندگی آدم ها می کنه .

سپاس از همه عوامل کار
رضا.ک این را خواند
شاهین نصیری، کامران م.، مرجان میرزاده و Dodi این را دوست دارند
با درود

پاسخ پرسش‌های شما مسلماً از سوی دوستان فنی‌تر و حرفه‌ای‌تر می‌تونه دقیق‌تر باشه . ولی به‌نظر من حرکات بدنی زیاد در کنار اینکه کمی از ذائقۀ بومی کارگردان نشأت می‌گیره باعث می‌شه فراز و فرودهای رفتاری شخصیت‌ها(که هر کدام نمایندۀ قشر یا مفهوم خاصی هستن) کاملاً در چشم تماشاگر برجسته بشه. فراز و فرودهایی که حتی گاهی تغییری صدوهشتاد درجه‌ای در رفتار شخصیت‌‌هارو نشون میده . نمونه‌ش تغییر رفتارهایی که تال در زمان ترس از آثم یا لوک پیدا ... دیدن ادامه ›› می‌کنه .
و اما پرتاب اشیا می‌تونه نماد بیرونی تعاملی باشه که شخصیت‌ها با هم دارن. چه در قالب ابراز محبت‌ (انار بین گلی بیشه و آثم) ، نمایش نفرت (پرتاب ساعت آثم به سمت لوک) ، تمسخر (برداشتن عرقگیر کرباس) ، ترس (افتادن انبر آثم) و حتی همراهی (پرتاب بطری آب بین آثم و لوک)
۰۵ آذر ۱۳۹۳
اینکه قراره این چندتا نمایش رو که نام بردید ببینید؟
۰۸ آذر ۱۳۹۳
بله، البته ترتیبش در یکی دو مورد جابجایی داره و "دگمه" هم به لیست این هفته اضافه شده! این رو هم در نظر بگیریم که هفتۀ پیش یکشنبه برای بار دوم "صدای آهستۀ برف" ، سه شنبه "لکه"،"آب، آینه و اثر پیگمالیون" و "بالکن" و چهار شنبه "وقتی ما برگردیم دوپای آویزان مانده است" و "لندن، رم، تهران، آمستردام" رو دیدم ، میشه گفت این روزها در یک ترافیک شدید تئاتری قرار گرفتم :D
۰۸ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید