در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال غزاله کهن دل | درباره فیلم رد کارپت - red carpet
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:12:38
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اگه با سطح توقع پایین تری از فیلم ببینیدش خوشتون میاد
انقدر نقد های منفی ازش شنیده بودم که بعد دیدنش دیدم انقدر ها هم که می گن بد نیست و من خوشم اومد
آره برای منم خیلی تخیلیه که با کارت خانه سینما یه نفر رو تو جشنواره راه بدن اما خیلی دنبال منطق و جواب نبودم ، من فقط میخواستم از اوقاتم لذت ببرم پس به همین چیزای تخیلیش هم خندیدم

من نوع ساختار فیلم رو دوست داشتم ، این رفت و برگشت به جشنواره و مسافرخونه ، به نظرم اونقدر که همه می گن انگار تیکه ها رو به هم چسبوندن و فیلم یادگاریه و اینا بی سر وته و بی معنی نبود ، ساختار داشت ، فرم فیلم سازی داشت .

به نظر من ردکارپت ارزش دیدن رو داره ؛ هم برای کسی که بخواد از فرم فیلم سازی لذت ببره ، هم برای کسی که بخواد عطاران ببینه ، اما امکانش هست که هر دو گروه فیلم به سلیقه شون نخوره




پینوشت : حجت بر من تمام شد ! جاستین تیمبرلیک رو پرده ی سینمای ایران :)))

دودورو دودو جاستین
خطر لو رفتن :

اینکه چرا جمال همه چیز رضا رو برد ولی دف خودش رو نبرد یه سواله ، اما من با نیمه ی پر به این سوال جواب دادم ، اینکه جمال به اون پول نیاز داشت ، ولی اونقدرا هم نامرد نبود ، یه راهی برای رضا گذاشت ، براش یه موبایل گذاشت ، دف رو گذاشت بمونه ، انگار مجبور بود ، اما نخواست نامردی رو به انتها برسونه
۲۷ تیر ۱۳۹۳
e گفت شاهین! تکرارشو دانلود کن قسمت دومش خیلی جالب بود
۰۱ مرداد ۱۳۹۳
غزاله کهن دل
خطر لو رفتن : اینکه چرا جمال همه چیز رضا رو برد ولی دف خودش رو نبرد یه سواله ، اما من با نیمه ی پر به این سوال جواب دادم ، اینکه جمال به اون پول نیاز داشت ، ولی اونقدرا هم نامرد نبود ، یه ...
به نظرم جمال دف رو گذاشت چون قبلا همین بلا سرش اومده بود.جمال همون رضایی بود که قبلتر به امیدی راهی سفر فرنگ شده و کس دیگه ای همین کاری که با رضا کرد رو باهاش کرده .یه سیکل تکراری.جمال هم مثل رضا دف زدن بلد نبود و وقتی رضا ازش میخواد یه کم بزنه براش انگشت صدمه دیدشو بهانه میکنه و از زیرش در میره.انگار اون دف هم قبلا از یکی دیگه رسیده بود به جمال و از جمال هم به ارث موند برای رضا.دف یه ساز سنتی ایرانیه و به گمونم اینجا یه کم نمادین اشاره داره که بهتر بچسبیم به سنتای قدیم خودمون چرا که رضای گرسنه رو همین دف زدن دست و پا شکستش لب ساحل سیر میکنه و از همین طریق یه پولی در میاره تا غذا بخوره.انگار بخواد بگه اگه قرار به جایی هم برسیم از ریشه های فرهنگی خودمونه نه چیز دیگه
۱۴ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید