در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال hami | درباره نمایش آخرین عاشق
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:15:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لازم دونستم از خانم جانمحمدی دستیار اول کارگردان تشکر ویژه کنم.
چرا؟
چون وقتی اکیپی برای عکاسی ردیف اول در صندلیهای وسط نشستند، ایشون و مسئول سالن آمدند و‌ با صبوری و لبخندی بر لب خواستند چک کنند که شاتر دوربینها در کمترین حالت صدا باشد. در نتیجه عکاس آقا و‌ عکاس خانم تلاش کردند مزاحمتی ایجاد نکنند.
پرسشی هم دارم ازشون. چرا آیینه میز توالت عامدانه کثیف بود؟ برای عدم نمایش فضای روبرو یا مسائل مربوط به نور؟

چه عالی
خوشحالم که به موضوع عکاسها اهمیت دادند 🙏
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
نگار امیری
🌹🌹🌹
✨🤍🌸
۱۴ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


Bang Bang

 I was five and he was six
we rode on horses made of sticks
he wore black and I wore white
he would always win the fight
bang bang
he shot me down, bang bang
I hit the ground, bang bang
That awful sound, bang bang
My baby ... دیدن ادامه ›› shot me down


من پنج ساله بودم و اون شش ساله 
سوار بر اسب‌های چوبی می‌تاختیم
او سیاه پوشیده بود و من سفید،
و همیشه اون برنده دعوا می‌شد.
بنگ بنگ،
بهم شلیک کرد، بنگ بنگ ،
من به زمین افتادم ، بنگ بنگ،
 اون صدای مهیب، بنگ بنگ،
دلبرکم بهم شلیک کرد.

Seasons came and changed the time
When I grew up, I called him mine
He would always laugh and say
Remember when we used to play
bang bang
I shot you down, bang bang
You hit the ground , bang bang
That awful sound, bang bang
I used to shoot you down


فصل‌ها اومدند و زمونه رو عوض کردند
وقتی بزرگ شدم، اونو مال خودم دونستم،
اما اون همیشه می‌خندید و می‌گفت :
یادته روزایی رو که با هم بازی می‌کردیم؟
بنگ بنگ،
من بهت شلیک کردم، بنگ بنگ ،
تو به زمین افتادی، بنگ بنگ ،
اون صدای مهیب، بنگ بنگ ،
من بهت شلیک می کردم


Music played and people sang
Just for me the church bells rang


موسیقی نواخته شد و آدم‌ها سرودند،
ناقوس‌ های کلیسا فقط برای من نواختند

Now he's gone I don't know why
And till this day sometimes I cry
he didn't even say goodbye
he didn't take the time to lie
bang bang
he shot me down, bang bang
I hit the ground , bang bang
That awful sound, bang bang
My baby shot me down


حالا اون رفته و من نمی‌دونم چرا
وتا امروز گاهی گریه می‌کنم 
اون حتی خداحافظی هم نکرد
نخواست حتّی برای دروغ گفتن صبر کنه.
بنگ بنگ،
بهم شلیک کرد، بنگ بنگ ،
 به زمین افتادم ، بنگ بنگ،
 اون صدای مهیب، بنگ بنگ،
دلبرکم بهم شلیک کرد...
ترانه مورد علاقه ام با صدای نانسی سیناترا
❤️‍🔥
امشب در لحظاتی که برخی از تماشاگران می‌خندیدند گاهی با لبخند شیرین و‌ گاهی با لبخند تلخ به گذشته و آدمهای گذشته و ‌نگاهم به رابطه فکر می کردم.
من هم همیشه به دنبال رابطه ای عمیق بودم نه فقط جسمی و فیزیکی...
یک رابطه احساسی، نجیب و عمیق...
💙🦋❤️
نمایشی خوب و همه چیز سرجای خودش بود، نقاط تاریکش عدم رعایت نکات ابتدایی تماشای تئاتر توسط برخی افراد بود، از صدای قیژ قیژ در ظرف آب تا نگاه کردن به صفحه موبایل و‌ خنده های نابجای شیهه مانند انفرادی و تهویه نامناسب سالن و درگیری خانم بازیگر( عمدا نام نمی برم) با مدیر نوفل لوشاتو بعد از پایان نمایش بود.
به اثر ۴ می‌دم.
نمایش اولی که امشب در نوفل لوشاتو دیدم و‌ بعدش گل به خودی را دیدم. راز تخم شربتی هم برام فاش شد حین نمایش😇
از همون شب اجرا این آهنگ تو سرم می چرخه😍😍😍
۰۹ مرداد ۱۴۰۱
hami
به به آذین حجازی عزیز لایک فرمودند، چند روزه به یادت هستم. کم پیدایی🌸❤️
حامی عزیزم
ارادتمند و مخلصیم
گرفتار شدم زیاد
ببخش
۲۰ مرداد ۱۴۰۱
آذین حجازی
حامی عزیزم ارادتمند و مخلصیم گرفتار شدم زیاد ببخش
درود آذین جان💙 خوب باشی همیشه، بله فهمیدم خیلی شلوغی. موفق باشی برادر
۲۰ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید