Bang Bang
I was five and he was six
we rode on horses made of sticks
he wore black and I wore white
he would always win the fight
bang bang
he shot me down, bang bang
I hit the ground, bang bang
That awful sound, bang bang
My baby
... دیدن ادامه ››
shot me down
من پنج ساله بودم و اون شش ساله
سوار بر اسبهای چوبی میتاختیم
او سیاه پوشیده بود و من سفید،
و همیشه اون برنده دعوا میشد.
بنگ بنگ،
بهم شلیک کرد، بنگ بنگ ،
من به زمین افتادم ، بنگ بنگ،
اون صدای مهیب، بنگ بنگ،
دلبرکم بهم شلیک کرد.
Seasons came and changed the time
When I grew up, I called him mine
He would always laugh and say
Remember when we used to play
bang bang
I shot you down, bang bang
You hit the ground , bang bang
That awful sound, bang bang
I used to shoot you down
فصلها اومدند و زمونه رو عوض کردند
وقتی بزرگ شدم، اونو مال خودم دونستم،
اما اون همیشه میخندید و میگفت :
یادته روزایی رو که با هم بازی میکردیم؟
بنگ بنگ،
من بهت شلیک کردم، بنگ بنگ ،
تو به زمین افتادی، بنگ بنگ ،
اون صدای مهیب، بنگ بنگ ،
من بهت شلیک می کردم
Music played and people sang
Just for me the church bells rang
موسیقی نواخته شد و آدمها سرودند،
ناقوس های کلیسا فقط برای من نواختند
Now he's gone I don't know why
And till this day sometimes I cry
he didn't even say goodbye
he didn't take the time to lie
bang bang
he shot me down, bang bang
I hit the ground , bang bang
That awful sound, bang bang
My baby shot me down
حالا اون رفته و من نمیدونم چرا
وتا امروز گاهی گریه میکنم
اون حتی خداحافظی هم نکرد
نخواست حتّی برای دروغ گفتن صبر کنه.
بنگ بنگ،
بهم شلیک کرد، بنگ بنگ ،
به زمین افتادم ، بنگ بنگ،
اون صدای مهیب، بنگ بنگ،
دلبرکم بهم شلیک کرد...
ترانه مورد علاقه ام با صدای نانسی سیناترا
❤️🔥
امشب در لحظاتی که برخی از تماشاگران میخندیدند گاهی با لبخند شیرین و گاهی با لبخند تلخ به گذشته و آدمهای گذشته و نگاهم به رابطه فکر می کردم.
من هم همیشه به دنبال رابطه ای عمیق بودم نه فقط جسمی و فیزیکی...
یک رابطه احساسی، نجیب و عمیق...
💙🦋❤️
نمایشی خوب و همه چیز سرجای خودش بود، نقاط تاریکش عدم رعایت نکات ابتدایی تماشای تئاتر توسط برخی افراد بود، از صدای قیژ قیژ در ظرف آب تا نگاه کردن به صفحه موبایل و خنده های نابجای شیهه مانند انفرادی و تهویه نامناسب سالن و درگیری خانم بازیگر( عمدا نام نمی برم) با مدیر نوفل لوشاتو بعد از پایان نمایش بود.
به اثر ۴ میدم.
نمایش اولی که امشب در نوفل لوشاتو دیدم و بعدش گل به خودی را دیدم. راز تخم شربتی هم برام فاش شد حین نمایش😇