در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال حمیدرضا محب | درباره نمایش آنتیگونه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:08:10
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اعتقاد دارم نمایشی را که نشود نقد کرد، بی ارزش است
امسال ۱۴ کار تا اینجا دیدم که فقط ۴ یا ۵ تا قابل نقد بود.
این نمایش ارزش نقد دارد.

ما ... دیدن ادامه ›› در برخورد با هر اثر هنری بطور کلی دو رویکرد داریم:
برخورد غریضی
برخورد آگاهانه

بطور غریضی نمایش «آنتیگونه» را دوست داشتم، اما در برخورد آگاهانه تنها یک نمایش معمولی اما تا حدود کمی قابل دفاعست.

در حین ورود ما با پروانه ها طرفیم. پروانه هایی که قرار است نوید «اثری پروانه» ای بدهد اما نه آنجور که انتظارش را داریم. پروانه ای به مثابه ی زنی قدرتمند و آزادی خواه و ساختار شکن، مدتی بر گل نشسته و ناگهان پرواز میکند و دیگر خبری از آن نیست.
نمایش به نظر برداشت آزادی از آنتیگونه است به کمک هوش مصنوعی ست که نشان میدهد برای اینکه دستش در فرم خالی نباشد و زودتر اثر سوفوکل را به نقطه ی اوج آنتیگونه برساند تا حرفش را در قالب ایده ای که دارد بزند به هملت و مکبث روی می اورد.حال در میانه ی نمایش ما با ایده ی اصلی نمایش طرفیم. جایی که نمایش اصرار به غافلگیری و در نتیجه تاثیر حاصل از این غافلگیری نیاز دارد اما همینجا شکست میخورد.به چه علت نخست بازیگری و کارگردانی که در فصل های نزدیک به انتها از زبان بازیگر میشنویم که به نابازیگر میگوید صحنه رو باور کن، دقیقا همین اتفاق برای خود بازیگر افتاده اس یعنی غافلگیری را که باید به نمایش بگذارد کاملا بازی میکند در صورتی که در ذات سوپرایز و غافلگیری بداهه جریان دارد،گاه و بی گاه از صحنه خارج میشود، این طرف و آن طرف می رود و گاهی بازی حزن و اندوه را انجام میدهد. بطور کلی به غافلگیریش میزانسن داده شده است و میداند که دقایقی بعد چه باید کرد و در نتیجه باور اتفاقی که برای آنتیگونه افتاده هست انتقال پیدا نمیکند و سمپاتی شکل نمیگیرد. دوم شهامت اجرای غافلگیری در کار دیده نمیشود یعنی درست در انجایی که نمایش میتواند خود را دچار چالش نیامدن بازیگر که از برآیند آن مخاطب هم دچار چالش شود عقب نشینی میکند و به هیچ عنوان نمیتواند پیام نیامدن بازیگر را انتقال دهد.و سوم حضور دو نابازیگر زن و مرد هست که هیچ گونه کمکی به نبود انتیگونه نمیکند. پس در مجموع نمیتوان نمایش را شکست صریح و قاطع دیوار چهارم قلمداد کرد بلکه در نهایت یک نمایش بازی در بازی تمیز است که گروهی نمایشی در آن نمایش را بازی میکنند که یک بازیگر آن بنا به دلایلی که رفته رفته متوجه میشویم اتفاقی هولناک است به اجرا نرسیده.

سه نقطه ی مثبت عالی هم دارد که نیاز به گفتن نیست و گروه به خوبی به آن ها عمل میکند. شاید قابل اشاره ترین آن شهامت کارگردان و گروه نمایشی در اجرایی کردن ایده ی عجیب و غریب و جالب و اگزوتیک نمایش است.

و اما یک نکته ی زرد و حاشیه ای: چرا هرجا که نام افشاریان عزیز هست آن نمایش گریزی به تعزیه و زیارت عاشورا و غیره دارد.... معلوم نیست.

خسته نباشید و سربلند.🌹🌹🌹💐