گاهی اوقات وقتی که همه چیو میبازی دیگه باختی! معجزه ای در کار نیست. باید باخت و قبول کنی، نمیدونی بعدش چی میشه فقط دیگه وا میدی، دست و پا نمیزنی، شایدم یه نفس عمیق میکشی که دیگه از بلاتکلیفی دراومدم.
عجب متن پرکششی بود. پیمان قدیمی بر خلاف نام خانوادگیش پر از خلاقیت و نوآوری بود😉.
چقدر اجرای این کار برای بازیگر سخت است، گفتم سخت؟ برای اسماعیل خان گرجی سخت معنی ندارد.
از یک طرف افسوس میخورم که چرا شبیه ایشون نداریم ولی از طرفی هم دوست دارم فقط خودش باشه و بس.
نمیدونم چی بگم، واقعا هربار با دیدن اسماعیل گرجی روی صحنه شگفت زده میشم. با مونولوگ گویی عالی که انجام داد تصویر سازی درستی در ذهنم نقش می‌بست.
خسته نباشی مرد زحمت کش و متعهد تئاتر ایران.
نقدهایی هم به کار داشتم که بازی خوب آقای گرجی توان نوشتن به من نمی‌دهد.
از همه عوامل این کار صمیمانه تشکر میکنم. با آرزوی موفقیت های بیشتر 🌹