در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فریبا | درباره نمایش تاکسیدرمی TAXIDERMY
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:02:42
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک بار بلیط گرفتم که با مکبث در یک روز ببینم، اجراها کنسل شد و افتاد به هفته بعدش. برای اولین بار در عمرم فراموش کردم بلیط دارم! کلی غصه خوردم و به زمین و زمان بد و بیراه گفتم. بعد شنیدم تمدید شده اما در شهرزاد! هی وای من! ولی خب از اونجایی که خیلی روی موضوع جنگ حساس هستم و کلی راجع به این نمایش و دیدگاه متفاوتش به جنگ تعریف شنیده بودم، تصمیم گرفتم برم. متاسفانه یک مقدار ناامید شدم چون جنبه "جنگ" برایم اونقدر برجسته نبود و بیشتر نمایش طنز بود با کمی چاشنی جنگ. بی شک از خلاقیت اجرا خیلی خوشم آمد و اصلا از دیدن نمایش پشیمان نیستم. مطمئنم اگر پیش فرضی نداشتم، خیلی بیشتر تحت تاثیر قرار میگرفتم.
بازیها را دوست داشتم بخصوص خرچنگ و حلزون و پروانه را :) راه رفتن خرچنگ عالی بود :) از جعبه های روی صحنه و استفاده شون خوشم آمد.
صبا جان با قلم شیوایش در مورد ناواضح بودن برخی مکالمات و بی مناسبت بودن مونولوگ کبوتر توضیح داد
چیزی که مایه مسرتم شد این بود که نمایش "فقط" با 15 دقیقه تاخیر شروع شد، عکاس نداشت و "فقط" سه چهار نفر موبایل روشن می کردند! به کجا رسیده ایم 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

برای شاهین ه: آقا اندازه چهل تومن لباس دادن و سی تومن هم طنز 😂😂
سه چهار نفر هم اینقدر بد میخندیدن که نمیشد دیالوگهارو درست شنید،،خوشا به حال آدمهایی که به درد هم میخندند،،،،آقای ردیف اول موبایل هم جواب دادن تازه
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
صبا صالحیان
ولی عکاس داشت 😋 ردیف اول، وسط، یه خانومِ عکاس دیدم. البته من ردیف ۵ بودم و مشکلی نداشتم باهاش 😁 ولی هر وقت چشمم بهش افتاد داشت عکس می‌گرفت و منم می‌گفتم بیچاره بغل‌دستیش. 😅
عه من اصلا نفهمیدم :)
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
فریبا
عه من اصلا نفهمیدم :)
خب پس احتمالاً خیلی دردسرساز هم نبوده 😋
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید