در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد کارآمد | درباره نمایش یاماها
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:22:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پیش نوشت : آقای رضا خضرایی، طراح نور محترم، ایده روشن کردن نور به سمت سکوی تماشاگران برای ایجاد حس همراهی و همزاد پنداری مخاطبان و بازیگران در بعضی صحنه ها لازم و ضروری و خلاقانه است، اما حقیقتا تا بحال بنده به نور مستقیم با این شدت از اول اپیزود تا آخرین لحظه آن مواجه نشده بودم! باور کنید اگر اصرار به این نوع نور دهی در زمان اجرای اپیزود سوم، مهمترین و کلید رابط دو اپیزود قبلی، دارید، لطفا از نور عمود یا تابش از پشت استفاده کنید که تماشاگرتون بجای نفرین دعاتون کنه??

نمایش یاماها لب مرز فیلمفارسی و سریالهای ترکی حرکت میکند، نه عمیق است و نه سطحی، موضوعیت داستانی نمایش قبلا بارها در فیلمهایی مثل دشنه یا بی قرار کاملتر و دقیقتر مطرح شده، اما مشکل اصلی این نمایش تکرار یا بازسازی اتفاقات ماقبل نیست بلکه به نوعی بیات شدن یا نمود عینی نداشتن در جامعه امروز و فاصله مشهود بین زبان روایی انتخاب شده با زبان محاوره ای آشنا با گوش مخاطب است، انتخاب نام ایران بعنوان نمادی برای کلیت زنان یا حتی خود ایران (بعنوان نامی مونث) برای مدیوم این نمایش بیش از حد بزرگ و متاسفانه نچسب بود و ای کاش به اندازه مقبول نمایشنامه در حد خودش و گنجایش این داستان بسنده میشد و به بزرگ گویی بیش از توانش اقدام نمیکرد، گذشته از اینها نمایش یاماها برای استارت و شروع مجدد نمایش بینی انتخاب بدی نیست و شاید برای بعضیها که مخاطب نمایشهای جناب کهبد با این نوع دیالوگ نویسی خاص هستند ، جذاب باشد، فقط چند نکته:

_ یاماها!! چرا؟! اگر موتور سریدار دزدیده شده توسط ایران برای دیدن مرتضی، کاوازاکی یا هوندا بود اسم نمایش عوض میشد؟

_ در اپیزود سوم که ... دیدن ادامه ›› بازیگر مرد دیالوگهای درخونگاهی و ناحیه ای را بیان میکردند، دیالوگها بشدت برای کاراکتر مذکر ایشان مناسب بود اما متاسفانه این نوع دیالوگها در زبان خانمهای دو اپیزود قبل به این اندازه سینک و مطلوب نبود، پیشنهاد میکنم در نوشتن این دیالوگها از همراهی یک مشاور خانم استفاده شود تا بار مردانه آنها کمتر شود

_ دیالوگها بشدت قابل پیش بینی بود و اگر بیننده با فیلمهای کیمیایی و فریدون گله و آدم برفی و.. آشنا باشد براحتی میتواند متوجه خط بعدی دیالوگ جاری بشود، مانند حاضر جوابی مختص نوجوانان در گفتگوهای دوستانه شان، و این موضوع در مونولوگی طولانی کمی حوصله تماشاگر را سر میبرد و ریتم نمایش را کند میکرد.

امیدوارم نظرات سایر دوستان رو اینحا ببینم و بتونیم تبادل نظر داشته باشیم.

پی نوشت : بعد از ماهها اولین نمایش با همراهی جنابان پوریا و کیانی، سمیرا خانم و مجللی جان، سپهرعزیز و دیدار ناگهانی سرکار خانم ثانی بسیار شیرین و دلچسب بود، ممنون از دوستان خوب و فهمیده تیوالی



سلام
ممنونم از نظر و حضورتون
ارادت
فقط یک نکته
موتور برای مرتضی نبود?☺️
موتور برای سرایدار تیمارستان بود که ایران کِش رفته بود
مخلص?
۰۳ بهمن ۱۳۹۹
محمد کارآمد
سید مهدی جان اینبار که نشد شما و فرزاد خان رو ببینیم و سعادت اصلا نداشتیم، خواهشا اگر شروع به نمایش دیدن یا قرار گروهی گذاشتید به منم اطلاع بدید، از همراهیتون لذت ببریم
آقا مخلصیم
بله، اتفاقا دیروز تو راه برگشت با آقا فرزاد میگفتیم که دلمون جا موند ??
من اگه خدا بخواد بدم نمیاد نمایش گرکاسو برم، چون هم سالنش بزرگه هم سقفش بلنده، ریسکش کمتره ?
ایشالا هماهنگ میکنیم باهم بریم
۰۴ بهمن ۱۳۹۹
دست شما درد نکنه
۰۴ بهمن ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید