در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد کارآمد | درباره نمایش درخت شیشه‌ای آلما
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:24:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نقد حرفه ای این نمایش و نوشتن درمورد اون کار من نیست، که البته دوستان داناتر و کاربلدتر مثل سرکارخانم ثانی و جنابان کیانی و تاجیک مدون و کامل زیروبم این نمایش رو واکاوی و معرفی کردند، من سعی میکنم از زاویه دید شخصی و احساسی متاثر از دیدن نمایش، یادداشت کوتاهی در مورد تجربه ام در مواجه به آن بنویسم:

دختر گمشده یا از دست رفته اثر دیوید فینچر؛
صبح روز پنجمین سالگرد ازدواج نیک دون (با بازی بن افلک) و ایمی (با بازی رزاماند پایک)، نیک متوجه می‌شود همسرش ناپدید شده‌است. در قیل و قال‌های رسانه‌ای در مورد گم شدن ایمی، شک و تردیدهایی پدید می‌آید مبنی بر این‌که خود نیک دون همسرش را به قتل رسانده‌است. ازدواج نیک و ایمی ازدواج موفقی نبوده و آنها زندگی مشترک از هم پاشیده‌ای دارند. هر دوی آنها در دورهٔ رکود اقتصادی کارشان را از دست داده‌اند و مجبور شده‌اند از شهر نیویورک به شهر کوچکی در میسوری، زادگاه نیک، بیایند. شهری که در آن نیک به تنبلی و افسردگی دچار شده‌است.
فینچر با ظرافت و وسواس بسیار زیاد موفق شده حساس ترین فصل رمان « دختر ناپدید شده » یعنی رابطه میان نیک و اِمی و دیالوگ های روانشناسانه شان را به سینما بیاورد. رابطه میان نیک و اِمی سراسر فراز و نشیب است و فیلم تاکید بر آن دارد که ابداً هیچکس قادر به درک فرد دیگری نیست و اگرچه که خود آنها ... دیدن ادامه ›› اعتقاد بر این دارند که شاید عاشق یکدیگر می باشند و در رابطه شان همه موارد را بررسی کرده اند اما...

بخشی از سکانس پایانی فیلم هفت دیوید فینچر؛
سامرست به میلز (در بار نشسته اند):"من نمی خوام بگم متفاوتم،منم کاملا با تو موافقم. راه حل بی تفاوتیه. خیلی آسونتره که خودتو توی مواد غرق کنی به جای اینکه با زندگی رو در رو شی، خیلی آسونتره که چیزی رو که می خوای بدزدی تا اینکه به دستش بیاری، خیلی آسونتره که بچه ات رو کتک بزنی به جای اینکه تربیتش کنی، آره عشق هزینه داره، عشق به تلاش و کار نیاز داره."


همه چیز در این جهان از جمله در روابط اجتماعی پیرو قانون،، هر عملی را عکس العملیست در خلاف جهت،، است اما استثنان در مورد روابط انسانها این عکسالعمل نه به همان اندازه بلکه بسیار بزرگتر روی میدهد! عمق تاثیری که چنین رفتاری، بر روی یکی از طرفین در زندگی مشترک می گذارد شاید نامتجانس و ناهمگون اما گاها ممکن است یک شوخی کلامی با قتلی تمام عیار پاسخ داده شود!
در این روایت مساله هیچ کدام از طرفین نیستند، مساله ای که به آن پرداخته می شود در واقع یک رابطه و واکاوی آن با تمام شئوناتش است و این رابطه یک ازدواج است. درگیرانه ترین رابطه ی انسانی که پرداختن به آن ظرفیت این را دارد که بتوانیم به طور کامل و واضح کنش های اخلاقی و انسانی یک فرد را زیر ذره بین قرار دهیم.
اولین چیزی که در صحنه نمایش درخت شیشه ای آلما خودنمایی میکند لوستری است که به عمد برعکس آویزان شده یعنی لامپها به جای اینکه رو به سقف باشند روبه کف زمین هستند! همین تمهید ساده (با بضاعت صحنه تئاترنه سینما) خبر از وارونگی رابطه در این خانه و وجود مشکل اساسی در ارتباطات این زوج میدهد، کارگردان با فهم عمیق از نوشته خود با چند دیالوگ ساده خبر از تفاوت در انتخابها میدهد، دقت کنید دائما آلما و جوزف با پرسشهایی دوگانه مجبور به انتخاب میشوند از نوع غذا و نوشیدنی تا هر چیز دیگری و این جوزف است که ابتدا باید انتخاب کند چه غذایی روی میز سرو شود که خود او از پیتزا لذت میبرد اما آلما مشخصا فقط همراه اوست و در انتخاب بعدی آلما سالاد با روغن زیتون یونانی را میپسندد اما جوزف لذتی از خوردن آن نمیبرد، و بازهم بر طبق اصول نانوشته ازدواج این همراهیهای گاها متضاد و ناپسند باید اجبارا اتفاق بی افتد، بعبارتی گذشت یکی به نفع دیگری برای ماندگاری این رابطه! بحث فلسفی چرایی و درستی و غلطی این اتفاق به برداشت شخصی و تجربه زیستی هر شخص برمیگردد که به زبان ساده پذیرش آنها ادامه و گذر از آنها نقطه پایانی همراهی طرفین را در پی دارد، پیرنگ داستان آلما و جوزف همین مبحث کوتاه است، جایی که مشخصا جوزف در انتخابهایش بین پیشرفت مالی و شغلی و عشق اولی را انتخاب کرده و حال بین ثروت و هوس از آلما گذشته و منشی شرکت را برگزیده! اصطکاک حاصل از این بی اخلاقی ها هر چند ظاهر خانواده را حفظ کرده اما در درون چنان کابوسی را مانند شده که هزارتویی ترسناک و هول انگیز با ورق زدن کتاب زندگی ایشان که هر آلمایی در هر زمانی میتواند نوشته باشد راوی دلهره و زخمهای کاری آن میشود!
شاید میشد عشقی به مقدسی کمک به دشمن زخمی روایت شود جایی که آلمای انگلیسی با عشق به سرباز آلمانی زخمی باعث پایان جنگ و خروج نیروها از وطن اشغالی شود! چه شاید نه در واقعیت، حداقل در خیال آلما و جوزف که از پس این عشق دیگر به صلح رسیده اند و زادگاهشان قلب یکدیگر باشد!
یا شاید داستانکی رویایی از شاهزاده سوار بر اسب سپید و دخترک چشم انتظار که جوزف داستان آن را برای هیولای ترسناک بازمانده از عشق اولش بازگو میکند اما با ناباوری و فهم غلطش از عشق، خود و معشوقش را به درجه حیوانی گاو و گوسفند قصه نزول میدهد!
هر چه هست بحث انتخاب است و حاصل انتخابها و و و


نقاط قوت نمایش بسیار زیاد هستند اما کارگردانی و فهم دقیق و عمیق قصه و انتخاب نوع روایت غیر خطی و اجبار تماشاگر به فکر کردن و فکر کردن و حفظ ریتم تند کار و دادن اطلاعات قطره ای برای دقت بیشتر و لذت از زیبایی بصری آفریده شده، بنظرم ارزشمندترین بخش کار بود
بازی جوزف بینهایت کافی لازم و لذت بخش بود و بشدت شیربن در وضعیتی تلخ به اجرا درآمد که همراهی این دو متضاد خود هنری جداگانه است، بازی آلمای اول فوق العاده مخصوصا شیوایی کلام و جنس صدا،
صحنه پردازی و استفاده از امکانات صحنه تحسین برانگیز و کم نقص و نور خوب و موسیقی به جا همراهی بیننده با اثر را لذت بخش و جذاب تا انتهای نمایش میکشاند، سکوت غالب تماشاگران و تشویقهای طولانی رورانس نمایش نشان از موفقیت دست اندرکاران نمایش بود و امیدوارم این عزیزان مانا و درخشان به کار خود ادامه دهند
خریدار
آوا فیاض (avafayyaz)
اول تشکر می کنم که به تماشای کار ما نشستید و بعد هم بابت وقتی که گذاشتید و موشکافانه یادداشت نوشتید تشکر میکنیم. خوشحالیم که نمایش رو دوست داشتید.
۱۸ مهر ۱۴۰۰
محمد کارآمد
کهبد کجایی که خط و ربطتم با این نـوشته به تاراج رفت:) تاکیدتون به حذف خوا و استفاده از خا در همه نوشته هاتون جالبه♥
سپاس جناب کارآمد
بادم نکنید که فربهی بهتر از گوشت باشد نه از دمیدن در پوست
۲۰ مهر ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید