در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد کارآمد | درباره نمایش ژپتو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:25:38
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جایی خواندم:
تقدیر پینوکیو آدم شدن است. او برای عشق و پر کردن تنهایی پدرش خلق شده، و این مسیری نیست که تنها با رعایت باید و نبایدهای اخلاقی به آن برسد. طی طریق سالک، خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست ...

در داستان کلاسیک آدمک چوبی، پدر ژپتو تنهاست (خدا) و پینوکیو سرگردان است (انسان) پس هدف از این آفرینش و هبوط و درنهایت عروج و بازگشت این سرگردان نزد خالق و اتمام این تنهائیست.

در داستان اصلی تنها راه نجات پینوکیو از این سرگردانی چیرگی بر وسوسه ها و یافتن سره از ناسره است یعنی موجودیتی که از قلب و عشق آفریده شده باید دانش و عقل را با تجربه کردن بیاموزد تا با ترکیب محبت و دانایی رشد یافته به مرحله بالاتر یعنی شناخت خود و مهمتر از آن اخلاقیات برسد تا برازنده کالبدی انسانی باهمه خصوصیات والای آن شود و این مهم ممکن نیست مگر با طی طریق سخت و آزمون و خطا،

اما در نمایش ژپتو زاویه دید دیگری مطرح میشود که بر این ... دیدن ادامه ›› اساس استوار است، انسان بوجود می آید ساخته نمیشود یعنی از دیدگاه گشتالتی به مسئله انسانیت نگاه می شود، این نظریه میگوید درست است که درخت ترکیبی از ریشه، ساقه، برگ است اما تک تک این اجزا در ترکیبی کامل در کنار هم مفهوم درخت را منتقل میکنند و نمیتوان از این جزییات بصورت جداگانه به کلیت درخت رسید، در مورد انسان هم موضوع همین است،
در نمایش کارلو سعی در شناخت دنیایش دارد اما بر خلاف داستان پینوکیو کلاسیک که دروغگویی آدمک چوبی بزرگترین اشتباه و نقصان او در نظر گرفته میشد اما در اینجا این کارلو است که باید از بین دروغهایی که میشنود و براو تحمیل میشود با شک و تردید راه صحیح را انتخاب کند! یعنی در دگرگونی مفهومی انسانی که موجودیت یافته زیر فشار دیکتاتوری مذهبی از بودن خود خالی شده و حتی با وعده دروغین برگزیده شدن توسط فرشته مهربانی که اصل وجودی خودش اثبات ناپذیر است، حتی از قدرت راه رفتن هم محروم شده و تمثیل وار با بازگو کردن اراجیف حفظ شده بجای فکر کردن و عمل کردن، ساکن و معلول و زمین گیر درحال استفراق آنچیزی باشد که به مغزش تزریق و بر وجودش تحمیل شده است، کارلو میتواند راه برود حتی در خلوت خود اینکار را انجام میدهد ولی سنگینی بار گناه انقدر زیاد است که اورا بین حرکت انسانی بالغانه یا خزیدنی کودکانه سردرگم نگاه داشته است!

روایتی خیلی دور و خیلی نزدیک از انسان معاصر که از طرفی در دنیای امروز با نگاهی ساده به اطراف لزومی بر پذیرش خرافه های مذهبی و قربانی کردن دیگری یا قربانی شدن خود در برابر قدرت نامعقول دیکتاتورگونه مورثی پدرانش نمیبیند اما از جهتی دیگر نمیداند با رسوخ قرنها جهل و توهم خشک تغییر ناپذیر سرکوب کننده مذهب با روحش چه کند؟
آیا کارلو باید بی دست و پا با باور حفظیات ویرانگر پاپ ژپتو تا ابد از دنیای واقعیت وجودیش دست بشوید و با قربانی کردن عروسک روشنگرش چشم بر همه شکیاتش ببندد و به امید ناجی مهربان آن کند که از او میخواهند و آن الگوی انسانی نوشته شده در کتاب مقدس را از خود بســـــــــازد؟! یا در قدم اول روی پاهایش بایستد و با عقل و منطق و آزمون و خطاهای خودش یک انسان خـــــــلـــــــــق کند؟





در این نمایش کارگردانی طراحی لباس نور موسیقی و طراحی صحنه در اوج خلاقیت، جذابیت بصری بینهایت جذابی را ساخته اند و در کنار اینها بازی کارلو با معصومیت باور پذیرش بدون هیچ اگزجوره ناموزون حس عمیق همزاد پنداری را در تماشاگر زنده میکند، بازیهای عروسکها از صحنه شگفت انگیز ورود در جعبه عروسکی شیشه ای تا انتها آنقدر شگفت انگیز و زیبا طراحی و اجرا شده که بار تلخ مفاهیم فلسفی سنگین نمایش را به شیرینی شهد و عسل در کام تماشاگر جاری میکنند و در انتها تشکر ویژه از جناب پاپ ژپتوی عزیز که در حرکت، بیان و نگاه چنان قدرت بازیگری را به رخ میکشند که تا لحظه آخر تماشاگر ذره ذره هنر ناب ایشان را درک و احساس میکند و فقط به میزان تمرین و تلاش این گروه و احترامی که برای مخاطب قائل هستند، درود میفرستد.

شبی فراموش نشدنی در کنار دوستان عزیز تیوالی ♥♥♥
????????????
چقدر ساده و جذاب نوشتین
۱۸ آبان ۱۴۰۰
کارلو و عروسکها بین انتخابهای بد و بدتر مجبور به انتخاب شدند، خیلی واضحه اگر نمیخواهی قبول کنی مشکلی نیست، ادامه این مبحث بی فایده است
۱۹ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید