هاری بیماری ویروسی است که موجب التهاب مغزی حاد میشود. ویروسی از خانواده رابدو ویریده این بیماری را ایجاد میکند. این ویروس در بسیاری از پستانداران از جمله انسان میتواند ایجاد بیماری کند. ویروس از بزاق حیوان مبتلا به هاری و محل گازگرفتگی وارد بدن شده، در ماهیچهها به سمت اعصاب انتهایی میرود و شروع به تکثیر مینماید.
اگر ویروس مذکور، قدرت، و میزبانش فقط انسان باشد، باید منتظر چه اتفاقی بود؟
جامعه ای را تصور کنیم که وسوسه قدرت موتور محرک آن باشد، کسب قدرت قطعا با ضعیف شدن دیگران همراه است، بعبارتی منبع قدرت یا آن را حفظ میکند و قدرتمند می ماند یا مجبور به انتقال آن شده و نابود میشود، پس نمیتوان متصور شد که این انتقال قدرت در صلح و آرامش بدون فشار انجام پذیرد.
حال مشکل بعدی پدیدار میشود، شخص قدرتمند باید با تمام وجود از داراییش محافظت کند پس نمیتواند مهربان عادل یا شفیق باشد، از طرفی چون توانا و قدرتمند است و از صفات مثبت تهی، در نتیجه هار گونه میدرد و پاره میکند و میشکافد تا درد خونخواری بیماریش را بکاهد و آنچه دارد حفظ نماید،
قدرتمند هار
... دیدن ادامه ››
اطرافیانش را چگونه میبیند؟
یک، ضعفا و نیازمندان که از نظر اون جز حقارت و توهین و تجاوز نسیبی ندارند و
دوم قدرتمندان که همانا جز دشمنی با ایشان راهی نیست پس قتل و جنایت و جنگ و خونریزی، سهم این دسته است،
حال نطفه ای که در چنین شرایطی بسته شود، از مادری رنجور ستمدیده و پریشان و زخمی و حقیر و پدری ظالم و بیمار و شکاک و جانی آیا میتواند جز هاری و دستهایی پر از خون سرنوشت دیگری داشته باشد؟
خیلی نزدیک و خیلی نزدیکتر از دربار زندیه و قاجاریه، اکنون، میان چنین بازی قدرتی در ناکجاآبادی آشنا چه حس عجیبیست، تماشای خودت در آینه هنرنمایی شکوهمند مردمانی هار با دستانی خون چکان!
دور باطل خشم تحقیر کینه حسد از گذشته تا هنوز از حرمسرای سلطانی و رقابت برای شبی همخوابگی برای حفظ جایگاهی که بی آن نیست و زنده بگور میشوی تا تبدیل شدن به عروسکی بی هویت و پوچ خرافات زده، برده نان داران قدرتمند امروزی!
•••••••••••••••••••••
این اولین بار بود که نمایشی باعث قلیان احساساتم تا حد لرزش دست میشد، این اولین بار بود که هیجان دیدن بازیهای فوق العاده پیش رو تمام وجودم را ملتهب کرده بود، طراحی لباس و گریم و نورپردازی بهترین نمره ممکنه را داشتند و کارگردانی بی نقص و استفاده صحیح و متوازن از جای جای صحنه ای خالی بی هیچ اکسسوار و دکوری که در کمال تعجب اصلا خالی نبود!!! یعنی با حجم دیگری یعنی نبوغ و قدرت بازیگردانی پر شده بود، صدهزار آفرین و تشویق طلب میکند.
موسیقی بینهایت مناسب و همراه و دلچسب
بازیها مخصوصا شاه بابا در نوع خود بینظیر و قابل ستایش و مسحور کننده،
امتیاز من به این نمایش هفت ستاره است که یک ستاره بخاطر وجود غیر ضروری راوی و توضیح واضحات و ایجاد تاخیر در تمپوی کار و کاستن از حس ادراک و تعلیق تماشاگر علی رقم بازی خوب بازیگر این نقش و یک ستاره هم بخاطر تکرار و طولانی شدن بعضی دیالوگها که نبودشان بشدت بر جذابیت کار می افزود، کم میکنم، اما بازهم با افتخار پنج ستاره طلایی تیوال که نهایت امتیاز یک اثر نمایشی است تقدیم تک تک عزیزان این نمایش می شود.
پ ن، پنجشنبه شب سالن شهرزاد به همه تعهداتش عمل کرد و شبی رویایی برای ما چند تماساگر تیوالی ساخت، با تشکر از همه عوامل شهرزاد