در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال کاوه علیزاده | درباره نمایش خدای کشتار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:49:46
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بیوفتد نه تو مانی و نه من
نقد ها و نوشته های زیادی زیر این نمایش نوشته شده است و دوستان اندیشمند و خوش ذوق مان هر کدام از جنبه های مختلف به آن پرداخته اند. نمایشنامه ای که هم به سبب داستان پر مایه اش و هم به سبب بازی های خوبش درخور توجه است و توصیه می شود حتما دوستان علاقه مند آن را به تماشا بنشینند. هرچند همانجور که کیان عزیز و برخی دیگر از دوستان عنوان داشتند کاستی های سخت افزاری همچون فروش بلیط خارج از ظرفیت و محیط گرم و طاقت فرسای سالن، لذت دیدن این نمایش را آنچنان که باید ،از مخاطب می گیرد. اما چه کنیم که در اینجا زندگی می کنیم و به قول شادروان علی حاتمی همه چیزمان به همه چیزمان می آید!
خدای کشتار به عقیده من یکی از نمایشنامه های خوب و با محتوایی است که می توان آن را در چهارچوب های نظری گنجاند و به تحلیل نشست. به عقیده من شاید نزدیک ترین تئوری که بشود از آن کمک گرفت برای تحلیل این نمایش، همان تئوری روانکاوی فروید است. فروید ذهن انسان را دارای سه بخش غریزه، خود آگاه و ناخوداگاه می داند و معتقد است که بخش غریزه انسان ذات آدمی است و انسان ذاتا به لذت جویی از غرایز علاقه مند است. اما از انجا که انسان یک موجود اجتماعی است برای زندگی در کنار هم یک سری قواعد و قوانین را وضع کرده که این قواعد در قالب اخلاق، دین، قانون و... در فرآیند جامعه پذیری به فرد آموخته می شود و فرد با درونی کردن آن بخش، خوداگاه ذهن را تکمیل می کند. خودآگاه ذهن مسئول کنترل غرایز در چهارچوب های آموخته شده است. همه قید و بند ها و باید و نباید هایی که از کانال های مختلف دریافت می کنیم در این بخش از مغز دخیره شده و به عنوان کنترل کننده فرد عمل می کند. از سوی دیگر چون ذات بشر لذت جویی است بخشی دیگر ... دیدن ادامه ›› در مغز در این تئوری وجود دارد که به آن ناخوداگاه می گویند. این بخش همه خواسته ها و امیال غریزی را در خود انباشت دارد و به شدت زیر سیطره خوداگاه بوده و از طریق آن کنترل می گردد. ناخوداگاه مغز گاهی از زیر این یوغ درآمده و خود را بروز می دهد. زمانی که به خواب می رویم، زمانی که با داروهای بیهوشی بخش خودآگاه مغز را غیر فعال می کنند و یا زمانی که دور هم می نشینیم و مقدار قابل توجهی سکنجبین میل می کنیم! استفاده از واژه سکنجبین و به طنز بردن این بخش از نمایش هم کاری بود که فقط از استعداد ایرانیان بر می آمد. به هر حال مشروبات الکلی و مخدرها نیز چنین حالتی دارند. یعنی بخش خودآگاه مغز را کمتر فعال یا غیر فعال می کنند تا بخش ناخودآگاه فرصت بروز یابد و انگاه است که پرده می افتد نه تو می مانی و نه من! با افتادن این پرده بخش ناخوداگاه ذهن فعال می شود و در واقع این بخش از خود تصویر عیان می کند. تصویری که دیگر رعایت ادب نمی کند، تصویری که دیوانه وار می خندد،تصویری که همچون کودی در سوگ گوشی افتاده در آب اشک میریزد و داد می زند ، تصویری که اخلاق را به کنار می گذارد و به قولی هذیان می گوید و این هذیان چیزی نیست جز خلاف نرم و هنجار حرکت کردن. خیلی ها هم عقیده دارند که هنر و نوآوری محصول این این بخش از مغز است و بهترین آثار هنری آنهایی است که خرق عادت بودند و درواقع چهارچوب های آموختنی راکنار زده و بر اساس ذات انسان آفرینش می کنند. بر این اساس آدم های متمدن و با دسیپلینی که بر سر موضوع دعوای فرزندانشان با هم گفتگو می کنند پس از خوردن سکنجبین، شروع به نشان دادن واقعیت های زندگی و شخصیتی خود نموده و آن روی خود را عیان می سازند. البته نمایشنامه به زیبایی و با مهارت از دو قطبی کردن فضای نمایش به زمان " بعد از سکنجبین و قبل از آن" خوداری می کند و این به نظر من با بازی خوب بازیگران نمایشنامه را از افتادن در دام کلیشه گویی و کلیشه سازی باز می دارد. اگر دقت کنیم در بخش هایی از نمایش هرچند به صورت خیلی گذری و کوتاه، (قبل از تناول سکنجبین هم) این پرسوناژها باگ های شخصیتی خود را عیان می کنند و به قولی گاه گداری آن نقاب را از چهره متمدن کنار میزنند و این امر به نظر من نمایش را از کلیشه دو قطبی شدن و پرداختن بیش از حد مستقیم به موضوع باز می دارد.
همچنین پرداختن به خانواده ای که که شکستن دندانهای فرزند خانواده دیگر را توسط فرزندشان یک امر طبیعی جلوه می دهند و از سوی دیگر برای همستری تنها در کوچه تاریک دل می سوزانند نیز از طنز های دردناک نمایش بود. طنزی که هر روز شاهد آن هستیم. آدم های متمدن نمایی که برای سگی گرسنه راهپیمایی می کنند و داد می کشند ولی در کنار پیاده روی کودک فقیر آدامس فروش را اصلا نمی بینند. کشتار وحشتناک انسانها در افغانستان،عراق، پاکستان،اریتره،سومالی،غزه،فرانسه، دریاهای سهمگین یونان و ترکیه و..... دیده نمی شود اما در روز هزار ان خبر درباره گرم شدن آب و هوای زمین روی خبر گزاری ها می رود و متینگ های آنچنانی برپا می شود. منظورم بی اهمیت بودن این موارد نیست. منظورم طنز تلخی است که زیر پوست این زندگی متمدنانه خوابیده است. این اداهای روشنفکرمآبانه! کوبیدن با چوب بر دهان همکلاسی و خرد شدن دو دندان قابل گذشت است اما بیرون کردن همستر نه! و چه تهوع انگیز است این چهره ساخته شده و مملو از دوگانگی و تعارض. آدمی دوست دادر بالا بیاورد روی اینهمه کتاب ونگوگ و ... که بوی تظاهر و روشنفکر مابی دارد.کتاب هایی که نه محتوایش، بلکه رنگ جلدش و سایز و بزرگی اش و نام نویسنده اش بیشتر مهم است و باید با لوازم خانه ست شود!
خدا کشتار به عقیده من داستان بر افتادن این پرده است. پرده ای که با لیوانی سکنجبین می افتد و من و تو را می برد از خویشتن خویش! حواسمان باشد وقتی سکنجبین می خوریم خیلی نخوریم! چون ممکن است آن روی مان خیلی به زیبایی این روی مان نباشد!
در پایان نیز از گروه نمایش سپاسگذارم و امیدوارم مشکلات سالن هرچه زودتر برطرف شود.
جناب علیزاده ، نقد بسیار خوبی بود. سپاس از شما و اینکه نقطه نظراتتون رو با دوستان تیوالی به اشتراک میگذارید.
اشاره به خوردن سکنجبین و اینکه در خوردنش باید محتاط بود، اشاره بجایی هست( هرچند که به قول شما کنایی است) ؛ اما متاسفانه برخی از ما ( خود نوعی ام را عرض میکنم) سکنجبین نخورده، از نازیباییهای درونیمان پرده بر میداریم و چه بسا آگاهانه.... و این همان بعد کریهی است که با عرض کردنش، روح و روان بسیاری را مخدوش و متالم میکنیم .
۱۱ خرداد ۱۳۹۵
خیلی نقد زیبایی بود
۲۲ تیر ۱۳۹۵
ممنون آقای علیرضای عزیز. سپاس که وقت گذاشتید و مطالعه فرمودید.
۲۳ تیر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید