در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال کاوه ت | درباره نمایش ایران استرالیا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:59:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
《در نظام توتالیتر به علت مسخ شخصیت انسان و گرفتار از خود بیگانگی شدن، انسان ها در فرایندی ایدئولوژیک و از پیش اندیشیده شده، دچار تغییری ماهوی می شوند چنان که گویی در نهایت بدل به «کرگدن» می گردند که هدف و رفتاری جز تخریب و انهدام ندارند.》

کرگدن-اوژن یونسکو

دنیای ایدولوژیکی که این نمایش با تمام اجزاء بظاهر از گسیخته اش، در حال وصف و بسط است، همان بدبینی آغشته با کوته بینی ای که سخنران در میان دو نیمه اشاره میکند نیست. از قضا این قسمت، عصیان تمام عیار متن است، بر نویسنده و شاید طمردیست که مرض رها اندیشیدن، حالت مضحک مد روز گونه اش را به چالش میکشد. اگر با قاب بزرگی که کارگردان به کار بسته و از بیرون سالن نمایش و داد و بیداد پیتزا فروش میکیموزی شروع میشود تا ماشین پلیسی که پسری با لباس سبز را میبرد، همراهی خود را حفظ کنیم، حرکتی موزون به شکل انسانهای کج و معوجی را مشاهده میکنیم که بسط ساختار "نظم اجتماعی مدرن" بعنوان محصولات کم بازده، بوجود ... دیدن ادامه ›› آورده است.

سجاد افشاریان، چراغ قوه ای که چون تلسکوپ هابل، تمام زوایای تنگ و تار جامعه را میجوید در دست گرفته، مفاهیم رمانتیک ملیت گرایانه ای را که چون تعصبات ایدولوژیک، بعضا قسمت زیادی از حقایق را، سانسور میکند، چون تارهای عنکبوت تنیده شده به روی چشمها، کنار میزند. نمایشی که آسانسورچی اجتماع هم در آن حضور دارد.

این نمایش تا حد بسیار زیادی، نه شکلی بلکه بصورت ضمنی مشابهت زیادی با شکلبندی برخی آثار مهرجویی نظیر اجاره نشینها و یا چه خوبه که برگشتی دارد. تفاوت اصلی میان زبان نمادین مهرجویی و رک گویی بلاواسطه ی افشاریان است و اینکه هر دو غوطه ور و عاجز از ارایه ی هرگونه راهکار، مثل تیاتر دختر یانکی، دست به شکل بندی مجدد و مضحک ساختارهایی میزنند که هر یک از تماشاچیان بنحوی در هرکدام ممکن است حضور داشته باشند. از جنبش فمینیستی مصونیت گرفته تا سیگاری کشیدن و عرق خوردن مرزبانان و مهاجرت خانواده ی پسرک مغنی. البته دختر این خانواده شاید پرداخته شده ترین نقشهایی بود که تک به تک دیالوگهای مضحکش از بر هم نشینی عناصری در جامعه ی ما خبر میداد که اصولا جمع اضدادند. تسبیح و لباس قرمز و آیت الکرسی نظر کردن و او مای گاد گفتن.

مقایسه ی ساز و کار این نمایش با تیاتر احساس آبی مرگ، برای شخص من نوید بخش تولد ژانر نوپایی در تیاتر شبیه به ده فرمان کیشلوفسکیست. هر چند تفاوت بسیار زیادی از دراماتولوژی تا اکتها وجود دارد. در هر صورت، قسمت انتهایی نمایش و چارچوب و دیالوگهایی که از زبان چهار شخصیت و در ذهن یک شخصیت شکل میگرفت، یکی از تاثیر گذارترین و نوترین شیوه های مورد استفاده در فضای انتزاعی بود که قبلا فقط در نمایش مرداب روی بام و مکبث رضا گوران دیده بودم. البته نگفته نماند که ماهرانه ترین شیوه ی استفاده از آن را هنوز از آن دیوار چهارم کوهستانی میدانم.

از منظر شکلی، همانند اجراهای قبلی افشاریان، دکور پیچیده ای وجود ندارد و بیشتر فضا را بازیها پر میکنند. بازیهایی بکر و نو و برای من بسیار مهیج. بازی علی خان مشایخی، در نقش دو نسل سرگردان میان خاکریز و عشق و قطعنامه و دلبر و ... واقعا حیرت آور بود. شاید یکی از پیچیده ترین و سنگینترین نقشهای این تیاتر را با کت و شلوار و کراوات و چکمه ی سربازی چنان بنمایش گذاشت، که همه را میخکوب صندلی و آویزان بین واژه ها و زمان کرده بود. دست مریزاد.

بمرانی و اجرای باد و اتوبان فوق العاده بود. شخصا بعنوان تیتراژ پایانی نمایش آنرا پسندیدم. حضور کرگدن، مثل ماهی فیلم رویای آریزونا ی امیر کاستریکا -که فکر میکنم یکی از علاقه مندیهای سجاد افشاریان است- نیز پیوند غریبی بین تار و پود این نمایش زده بود و دنیای معنایی آنرا استخراج میکرد.

در پایان سپاس فراوان دارم از سجاد افشاریان عزیز و علی مشایخی و دیگر بازیگران این تیاتر.
ممنون از تو کاوه یِ عزیز و این همه حالِ خوب :-*
۰۸ شهریور ۱۳۹۳
بیتا نجاتی (tina2677)
برداشت من هم از مقایسه هایی که انجام دادید،همان مورد دوم بود.البته که هرکس مختار به بیان نظر خود در مورد یک نمایش است و لزوما نباید برداشت همگان از یک کار،یکسان باشد لکن من هم پس از خواندن نوشته شما،نظرم را بیان کردم.
۱۶ شهریور ۱۳۹۳
خیلی ممنونم از اینکه وقت گذاشتین :-)
۱۶ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید