در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کاوه ت | درباره فیلم آسمان زرد کم‌عمق
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:17:28
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خب از اینجا شروع میکنم که خیلی گیجم،
در فیلمهای بیست و یک گرم یا هفت پاوند یا حتی همین "اینجا بدون من" خودمان این ساختار غیر زمانبند فیلم را دوست داشتم ولی آن تعریف کردنها و نریشنهایی که همیشه با صحنه های تعریف شده مواجه میشد آزارم که نه ولی برایم خوشایند نبود در آسمان زرد کم عمق.
از دنیای معانی فیلم بسیار لذت بردم و خصوصا پایان زیبای آن.
حضور اشکها و لبخندها (sound of music) برایم کمی غریبه بود اما فکرهایی دارم از جنس جشن شیزوفرنیک یک سوژه بعد از خود کشی که خب خوانشی فوق العاده شخصیست. اشتباه نکنید به نظر من، این فیلم تمام میشود اما در دنیای ایدئولوژیک پردازنده اش.
این پایان دادائیستی بهترین طریقه ی اینگونه بودنیست که فیلم پیوسته با کشیدن معانی مختلف به رخ شما میکشد. "مرگ و آفرینش زیبایی" یا "اتمام در اوج" جهت پرهیز از زندگی ای به سان این فیلم در خانه ای به غایت بیجان که با روحش زندگی را طلسم میکند و به هزار آوا تو را وادار میکند که تمنا کنی و حسرت بخوری که چرا من خاطره نشدم، چرا نمردم.
حرکت استادانه ی دوربین در سکانس آخر از جاده به دره که همراهی اش با نریشن، بدون اشاره مستقیم میخواست جیغ بزند که "سوژه ی فیلم در اوج خداحافظی ... دیدن ادامه ›› کرده" ولی ظاهرا فرشته ی مرگ میخواهد او اول به لجن کشیده شود و سپس جانش را بگیرد.

و این دقیقا پایان یک تلاش بیحاصل بود. به عبارتی اگر با تیغ خودکشی میکنید، تیغ یدک را فراموش نکنید.

اینها چیزهایی بود که از فیلم دریافتم ولی خیلی از فیلم لذت نبردم چون فقط یک حس به من میگوید که پرونده های زیادی باز میشود که به خوبی مؤلفه های اصلی فیلم مرتب نمیشود.

خوب بود بخصوص حرکات هنرمندانه دوربین و شاتهای بسیار بسیار زیبا، همچنین بازیهای قوی و ماریجوانا! تاکیدات زمانی را نتوانستم متوجه شوم و خوشحال خواهم شد کسی که با آن ارتباط برقرار کرده، برایم توضیح دهد.

ولی در مجموع خیلی جلبم نکرد و یا اینکه من در مود خوبی برای برقراری ارتباط با آن نبودم.



پ.ن.
سرکار خانم تینا قولم عملی شد و ممنون از پیشنهاد خوبتون
جناب حسین کوهی عزیز ممنون و لذت بخش بود برایم پیشنهاد خوبتان

-------------------------
دادائیستها هنرمندانی عجیب بودند در شهر زوریخ و بعد از جنگ جهانی اول که پس از مدتی رسما انحلال فرقه ی فکری خود را در حوالی سال ١٩٢٢ اعلام کردند. برخی آنها را از بنیانگذاران سورئالیسم میدانند. (اشاره ی من به نحوه ی ظهور و نا پدید شدنشان بود و لفظ دادائیست را در خصوص نحوه ی داستان پردازی و ... منظور نظرم نبوده است)
از جنس جشن شیزوفرنیک یک سوژه بعد از خود کشی:)
۱۶ آذر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید